طراحی روابط درونی بین ابعاد هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری سازمان های دولتی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)

هیپنوتیزم کلامی قادر به تغییر رفتار فرد بطور ناخودآگاه است؛ به طوری که فرد باور کند که به میل خود نظرش را تغییر داده است و به واسطه آن میتوان به طور خودکار تمام مﻘاومتهای آگاهانه را در برابر الﻘا و پیشنهادات دور زد. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی روابط درونی بین ابعاد هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری سازمان های دولتی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 متخصص در حوزه مدیریت دولتی و رفتار سازمانی که در زمینه هیپنوتیزم کلامی و ارتباطات صاحب اثر بودند به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند که به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط درونی بین مولفه­های تحقیق شناسایی شدند. یافته­های تحقیق نشان داد بعد همگامی و همراهی با تجربه و احساس مخاطب به عنوان مبنای مدل بر کلیه ابعاد دیگر اثر می­گذارد و به عنوان پایه هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری و عنصر اساسی در اجرای وظایف آن محسوب می­شود. در سطح میانی بعد انحراف و ابهام در ذهن خودآگاه مخاطب قرار درد و در سطح آخر نیز دسترسی به ناخودآگاه مخاطب قرار دارد که دو بعد دیگر بر آن اثر گذار هستند. هیپنوتیزم کلامی می­تواند کارکنان را با مهارت­های ضروری برای تعاملات بین فردی موثر مجهز کند. چنین ابتکاراتی می­تواند نه تنها عملکرد فردی بلکه فرهنگ کلی سازمانی را نیز افزایش دهد. هیپنوتیزم کلامی قادر به تغییر رفتار فرد بطور ناخودآگاه است؛ به طوری که فرد باور کند که به میل خود نظرش را تغییر داده است و به واسطه آن میتوان به طور خودکار تمام مﻘاومتهای آگاهانه را در برابر الﻘا و پیشنهادات دور زد. هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی روابط درونی بین ابعاد هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری سازمان های دولتی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 متخصص در حوزه مدیریت دولتی و رفتار سازمانی که در زمینه هیپنوتیزم کلامی و ارتباطات صاحب اثر بودند به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند که به روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط درونی بین مولفه­های تحقیق شناسایی شدند. یافته­های تحقیق نشان داد بعد همگامی و همراهی با تجربه و احساس مخاطب به عنوان مبنای مدل بر کلیه ابعاد دیگر اثر می­گذارد و به عنوان پایه هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری و عنصر اساسی در اجرای وظایف آن محسوب می­شود. در سطح میانی بعد انحراف و ابهام در ذهن خودآگاه مخاطب قرار درد و در سطح آخر نیز دسترسی به ناخودآگاه مخاطب قرار دارد که دو بعد دیگر بر آن اثر گذار هستند. هیپنوتیزم کلامی می­تواند کارکنان را با مهارت­های ضروری برای تعاملات بین فردی موثر مجهز کند. چنین ابتکاراتی می­تواند نه تنها عملکرد فردی بلکه فرهنگ کلی سازمانی را نیز افزایش دهد.

طراحی روابط درونی بین ابعاد هیپنوتیزم کلامی در روابط کاری سازمان های دولتی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) Keywords:

هیپنوتیزم کلامی , دسترسی به ناخودآگاه مخاطب , همراهی با احساس مخاطب , انحراف در ذهن مخاطب