این پژوهش، با هدف بررسی عمیق و چندوجهی «حجیت اجماع» به عنوان یکی از ادله ی استنباط احکام شرعی در فقه اسلامی، به واکاوی دقیق و تحلیلی این مفهوم کلیدی می پردازد. اجماع، که به معنای توافق و اتفاق نظر فقها و مجتهدان بر یک حکم شرعی است، همواره به عنوان یکی از منابع مهم و معتبر در فقه اسلامی شناخته شده است. این پژوهش، با در نظر گرفتن اهمیت اجماع در فرایند استنباط و همچنین ابهامات و چالش های موجود پیرامون آن، تلاش می کند تا با رویکردی جامع و تحلیلی، ابعاد گوناگون این موضوع را بررسی کند و به تبیین دقیق تر جایگاه و اعتبار آن در فقه اسلامی کمک نماید.در این مطالعه، از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در این راستا، با مراجعه به منابع فقهی و اصولی معتبر، دیدگاه ها و نظرات مختلف فقها و مجتهدان در مورد اجماع جمع آوری و تحلیل شده است. این پژوهش، علاوه بر تبیین مفهوم اجماع و شرایط تحقق آن، به بررسی ادله ی نقلی (قرآن و سنت) و ادله ی عقلی که برای اثبات حجیت اجماع ارائه شده اند، می پردازد. همچنین، انواع مختلف اجماع، از جمله اجماع صریح و اجماع سکوتی، مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفته و اعتبار هر یک از آن ها با توجه به استدلالات فقهای مختلف تبیین شده است.علاوه بر این، این پژوهش به چالش ها و ابهاماتی که در مورد اجماع وجود دارد نیز پرداخته است. از جمله این چالش ها می توان به مسئله امکان تحقق اجماع در عصر حاضر با توجه به تکثر آرا و اختلاف نظرهای فقهی، چگونگی مواجهه با تعارض احتمالی بین اجماع و سایر ادله ی شرعی، و همچنین اعتبار اجماع سکوتی اشاره کرد. این مطالعه، ضمن بررسی این چالش ها، تلاش کرده است تا با ارائه راه حل ها و رویکردهای جدید، به حل این مسائل کمک کند و به تبیین دقیق تر حدود و ثغور حجیت اجماع بپردازد.یافته های این تحقیق نشان می دهد که اجماع، در صورتی معتبر است که شرایط دقیق و مشخصی در تحقق آن رعایت شده باشد. این شرایط شامل مواردی نظیر وجود مجتهدان عادل و آگاه، اتفاق نظر آن ها بر یک حکم شرعی، عدم مخالفت حکم اجماعی با قرآن و سنت، و وجود مستند شرعی معتبر برای حکم اجماعی است. این پژوهش، همچنین نشان می دهد که اجماع، به عنوان یک منبع استنباط، در کنار قرآن و سنت، نقش مهمی در تحکیم و توسعه ی نظام فقه اسلامی ایفا می کند و به ایجاد انسجام و وحدت رویه در میان فقها و مجتهدان کمک می کند. با این حال، اجماع، با محدودیت ها و چالش هایی نیز روبروست که در این تحقیق به آن ها پرداخته شده است.در پایان، این پژوهش با ارائه یک مدل تحلیلی جامع، تلاش می کند تا جایگاه و نقش اجماع در نظام فقه اسلامی را به طور شفاف و دقیق مشخص کند. این مدل، ضمن تبیین مفهوم، شرایط و انواع اجماع، به چالش ها و ابهامات مربوط به آن نیز پاسخ می دهد و به ارائه رویکردهایی برای حل این مسائل می پردازد. این پژوهش، در نهایت، بر اهمیت اجماع به عنوان یکی از منابع معتبر استنباط در فقه اسلامی تاکید می کند و تلاش می کند تا با ارائه تحلیلی عمیق و جامع، به درک بهتر و دقیق تر این مفهوم کلیدی کمک نماید.