تجربه زیسته بیوگی: مطالعه ای پدیدارشناختی در میان زنان

هدف این پژوهش، فهم معنا و نحوه توصیف بیوهگی از دیدگاه زنانی است که این پدیده را براثر فوت همسر تجربه کرده اند. از پدیدارشناسی برای اجرای پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه با ۵ زن بیوه در شهر یزد گردآوری شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، زنان در ابتدا فشار ها و تنش های روانی عمیقی دست و پنجه نرم می کنند و چه بسا آنان در نقش مادری نیز حضور داشته باشند و فشار ها و مسئولیت های فرزندشان نیز بر عهده آنان باشد؛ به یک باره دچار شوک روانی می کند. در کنار تنش و آسیب های روانی این زنان بعد از مواجه با پدیده بیوگی، مورد آماج فشارهای هنجاری و آسیب هایی که از طرف جامعه و اطرافیان به آنها وارد می شود، قرار می-گیرند. این زنان بعد از فوت همسرشان در شرایط واماندگی اقتصادی قرار می گیرند. تجربه پدیده بیوگی تنها برای این زنان آسیب و تنش به همراه نداشته بلکه موجب رشد آنها شده و خیلی از آنها را از وابستگی و ضعیف بودن نجات داده و در صحبت تک تک آنها متوجه مضمون پختگی در بحران به عنوان تجربه زیسته مشترک آنها بازنمایی می شود.

تجربه زیسته بیوگی: مطالعه ای پدیدارشناختی در میان زنان Keywords:

بیوه , بیوگی , زنان بی همسر , زنان , سرپرست خانوار