وظایف مدیر مالی از دیدگاه هیئت مدیره
This Preprint With 12 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- I'm the author of the paper
Export:
Document National Code:
Index date: 3 January 2025
وظایف مدیر مالی از دیدگاه هیئت مدیره abstract
وظایف مدیر مالی از دیدگاه هیئت مدیره Keywords:
وظایف مدیر مالی از دیدگاه هیئت مدیره authors
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی
مقدمه/پیشینه تحقیق
مقدمه:
برای چهار دهه پس از جنگ جهانی دوم در کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده عملکرد مالی یک کار پشتیبان بود که توسط خزانه داران یا کنترل کنندگان انجام می شد که وظایف آنها به وظایفی مانند حسابداری و تهیه صورتهای مالی و نظارت بر بدهی و ساختار سرمایه محدود میشد.
مدیران عملیاتی از تولید تا فروش و بازاریابی بر اکثر فرآیندهای تصمیم گیری در شرکت ها تسلط داشتند.
جدا از نظارت بر گزارش دهی و تهیه صورتهای مالی مدیر مالی نیز در ایجاد بودجه مشارکت داشت .
در رویکرد سنتی نسبت به سیاست مالی امور مالی به عنوان یکی از جنبه های حمایت کننده از تحقق چشم انداز تعیین شده تلقی میشد.
ایجاد یک برنامه استراتژی مالی را یکی از معدود استراتژی های کاربردی فرض میشد.
استراتژی مالی که یک استراتژی کارکردی است فراهم کردن وسایل مالی برای تامین منابع لازم برای تحقق استراتژی شرکت بود.
وظیفه اصلی استراتژی مالی قرار بود مدیریت ساختار سرمایه سیاست بدهی و سیاست تامین مالی دارایی های جاری را با استراتژی کلی شرکت تنظیم کند.
به معنای سنتی اساسا آن دسته از تصمیماتی گرفته میشد که ماهیتا مادی بودند. یعنی سازماندهی فرآیند تولید تهیه مواد فروش محصولات نهایی میزان سرمایه گذاری در دارایی های شرکت این تصمیمات سطح و زمان هزینه های لازم و تقاضا برای وسایل مالی را تعیین میکند.
نقش کلیدی حوزه مالی برای تامین بودجه برای تحقق فعالیت های فرض شده در حوزه واقعی حیاتی است. سطح نقدینگی، سودآوری و ریسک تنها نتایج هستند.
نتایج تصمیمات اتخاذ شده در حوزه فعالیت های واقعی سازماندهی فرآیند تولید دامنه سرمایه گذاری و توسعه فعالیت ها و تصمیمات در مورد تامین مالی اغلب بدون توجه به هزینه تامین مالی هستند.
باید تاکید کرد که در رویکرد سنتی اهداف شرکت از طریق تامین مالی حداکثر سازی سود تعریف میشد و در عین حال فعالیت های حوزه مالی به کسب منابع مالی تقلیل می یابد.
علاوه بر این امور مالی به عنوان تابع دیگر استراتژی های عملکردی در نظر گرفته شد.
وابستگی بین امور مالی و سایر عملکردهای تحقق یافته در شرکت نادیده گرفته شد.
رویکرد فوق به طور اجتناب ناپذیر تضادهایی را ایجاد میکند و کارایی مدل های کسب و کار را تهدید میکند.
علاوه بر این چنین محدودیتی در نقش منابع مالی آنها را فراتر از ریسک و نقدینگی قرار میدهد و تداوم کسب و کار را مخدوش می کند.
پیشیینه پژوهش:
یکی از نظرسنجی ها توسط ارنست و یانگ در سال 2010 و در سال 2011 در میان گروهی متشکل از بیش از 530 مدیر مالی از – EMEIA(اروپا، خاورمیانه، هند و آفریقا)نمایش ها چشم انداز، بینش ها نقش در حال تحول مدیر مالی انجام شد.
در حالی که تاکید قطعا در سازمان متفاوت است و تا حدی به عواملی مانند موقعیت رقابتی سازمان و محیط اقتصادی غالب بستگی دارد این گزارش شش فعالیت اصلی را برجسته میکند که تقریبا نشان دهنده مشارکت مدیران ارشد مالی امروزی است. آنها عبارتند از:
1) حصول اطمینان از اینکه تصمیمات تجاری مبتنی بر معیارهای مالی قوی است
2) ارائه بینش و تجزیه و تحلیل برای حمایت از مدیر عامل و سایر مدیران ارشد
3) ابتکارات کلیدی در امور مالی که از اهداف استراتژیک کلی حمایت میکند
4) تامین مالی توانمندسازی و اجرای استراتژی تعیین شده توسط مدیر عامل
5) توسعه و تعریف استراتژی کلی برای سازمان
6) نشان دادن پیشرفت سازمان در اهداف استراتژیک به بیرون ذینفعان
در این نظرسنجی در سراسر .EMEIAتقریبا 60 درصد از 669 پاسخ دهنده CFO خود را نقشی کلیدی در ارائه بینش و تحلیل برای حمایت از مدیرعامل و سایر مدیران ارشد در برنامه ریزی استراتژیک ارزیابی کردند و 49 درصد از آنها گفتند که نقشی کلیدی در پیشروی ابتکارات کلیدی که از استراتژی کلی حمایت می کنندو اطمینان از اینکه تصمیمات تجاری مبتنی بر معیارهای مالی صحیح است ایفا میکنند 56 درصد از پاسخ دهندگان EMEIAگفتند که سایر مدیران در سراسر تجارت به طور معمول برای مشاوره در مورد استراتژی به امور مالی مراجعه می کنند بیش از 60 درصد میگویند که دید و احترام مالی اعطا شده در سه سال گذشته بهبود یافته است.
این دیدگاه تا حد زیادی توسط شرکت کنندگان در قاره آمریکا تایید میشود آنها همچنین پیشنهاد میکنند که مدیران مالی نقش مهمی در ارائه دیدگاه مالی در مورد چالش های عملیاتی ایفا میکنند و میتوانند تغییرات داخلی را ایجاد کنند یا به ایجاد ابتکاراتی کمک کنند که کسب وکار را بهبود بخشد.
نظرسنجی دیگری بین 263 مدیر ارشد مالی در سراسر کانادا در سال 2011 انجام شد که در آن مسئولیت های اصلی CFO همانطور که توسط مدیران مالی مشاهده میشود سه مورد بود
گزارشگری مالی و حسابداری (98%) حمایت از تصمیم گیری تیم اجرایی (97%) و بودجه بندی و پیش بینی (97%)
طبق نظر شرکت کنندگان در نظرسنجی انطباق برنامه ریزی مالیاتی (86%) و مدیریت ریسک (85%) وظایفی بودند که توسط مدیران مالی اندکی کمتر انجام شد و پس از آن حاکمیت شرکتی (71%) قرار داشت .
جای تعجب نیست که ارزیابی امور مالی شرکت و بازارهای عمومی (63%) مشاور هیئت مدیره (59%) و ادغام (19%) جهانی نبودند زیرا مسئولیتهای CFO در این زمینه ها به نوع و وضعیت سازمان در یک منطقه خاص بستگی دارد.
زمان علاوه بر این 41 درصد از مدیران ارشد مالی نیز مسئول عملیات بودند
اکثریت (78%) مدیران مالی معتقدند که در حال حاضر این نقش CFO(استراتژیک) را تا حدی انجام میدهند هنگامی که از آنها خواسته شد نقش مدیر مالی در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک را تعریف کنند تقریبا نیمی از مدیران مالی مورد بررسی گفتند که مدیر مالی سازمان آنها در تنظیم جهت استراتژیک همراه با سایر اعضای تیم مدیریت ارشد شرکت دارد.
حدود یک سوم گفتند که CFO به عنوان یک مشاور استراتژیک برای تیم مدیریت عمل میکند از جمله ارائه مشاوره تجاری و ورودی فراتر از پیامدهای مالی است.
روش ها
روش شناسی پژوهش:
تحقیق انجام شده شامل تجزیه و تحلیل محتوای آگهی های شغلی ارسال شده در پورتال وب .pracuj.pl در بازه زمانی 1 ژانویه تا 28 ژانویه 2014 بود.
مدیران ارشد مالی که توسط مشتریان خود برای انجام استخدام مامور شده بودند به ویژه دامنه مسئولیت های محول شده به پست مدیر مالی موضوع تجزیه و تحلیل دقیق بود. نمونه 48 آگهی شغلی برای پست مدیر مالی در قلمرو لهستان را پوشش داد.
نمونه بر اساس حذف قبلی آن دسته از تبلیغات که محدوده مسئولیت در آنها مشخص نشده بود تعیین شد.
با توجه به اینکه در اکثر موارد استخدام به صورت استخدام پنهان صورت می گرفت، پژوهشگران به تجزیه و تحلیل عمیقی از آگهی های خاص پرداختند تا آگهی هایی را که به همان پست مراجعه میکردند شناسایی و حذف کنند.
نتایج
یافته های پژوهش:
وظایف مدیر مالی ارائه شده در تبلیغات تحلیل شده گروه بندی شدند توجه ویژه به وظایف مرتبط با مشارکت مدیر مالی در ایجاد و اجرای استراتژی شرکت شد.
در 12 مورد (25 درصد) از آگهی های مورد تجزیه و تحلیل از مدیر مالی انتظار همکاری و تحقق استراتژی در حوزه مالی بود که در برخی از تبلیغات به عنوان استراتژی یا سیاست مالی ازآن یاد می شد.
همچنین انتظار می رود که مدیر مالی از تصمیمات اتخاذ شده توسط هیئت مدیره پشتیبانی قابل توجهی ارائه دهد که در درجه اول شامل تهیه گزارش ها و تجزیه و تحلیل های لازم برای تصمیم گیری توسط هیئت مدیره است و بسیاری از موارد به آن اشاره کردند.
وظایف مدیرمالی ممکن است شامل مدیریت سودآوری عملیاتی و به ویژه جستجو و نشان دادن راه حل هایی باشد که از طریق تجزیه و تحلیل حاشیه های به دست آمده توسط محصولات خاص افزایش سودآوری را تقویت کند و همچنین تعیین قیمت فروش یکی دیگر از حوزه های مهم عملکرد آن است. مدیریت مالیاتی است که نه تنها به عنوان نظارت بر صحت تسویه حساب های انجام شده با دفاتر مالیاتی بلکه اول از همه به عنوان انجام فعالیت هایی که بهینه سازی مالیات را تقویت میکند تلقی می شود.
در 92 درصد از آگهی هایی که وظایف مدیر مالی را مشخص میکردند مشارکت یا نظارت بر فرآیند برنامه ریزی و بودجه بندی به عنوان تکالیف وی شناخته میشد. اما بیشتر اوقات این وظایف به جای ایجاد برنامه ریزی مالی با بودجه بندی و تحلیل واریانس مرتبط بود. در میان فعالیت هایی که به عنوان برنامه ریزی مالی و بودجه بندی تعریف میشوند میتوان به حوزه ای اشاره کرد که ممکن است به عنوان مدیریت هزینه ها از آن یاد شود.
در 38 درصد از موارد تبلیغات مورد تجزیه و تحلیل از مدیر مالی انتظار می رود که بودجه هزینه را ایجاد کند تحلیل واریانس هزینه را بر اساس پیش بینی های اتخاذ شده انجام دهد و در نتیجه راه حل هایی ارائه دهد که سطح هزینه ها را در شرکت بهینه کند. .
به طور سنتی، نقش مدیر مالی ارزیابی سودآوری پروژه های سرمایه گذاری است که در 27 درصد موارد و تامین مالی 33 درصد موارد و همچنین بررسی اجمالی استفاده از آن به ویژه زمانی که چنین منابعی از محل دریافت می شود مشخص میشود اتحادیه اروپا جمع آوری سرمایه اغلب به معنای مسئولیت انجام پیشنهاد عمومی اولیه در WSE ( بورس ورشو) است که توسط تبلیغ کنندگان نیز اشاره شده است.
وظایف مدیر مالی نیز در مدیریت نقدینگی است که در 58 درصد از آگهی های بررسی شده انتظار
می رفت.
به طور کلی، همانطور که پیش بینی میشد یکی دیگر از حوزهه ای مهم فعالیت مدیرعامل نظارت
بر حسابداری و به ویژه نظارت بر فرآیند ایجاد گزارشگری مالی و همچنین سایر اسناد و مدارک با رعایت قوانین حاکم (86 درصد موارد) است.
طیف گسترده ای از وظایف ناشی از انجام وظایف مدیر مالی او را موظف به حفظ روابط با موسسات خارجی دفاتر مالیاتی بانکها GUS (اداره اصلی آمار) یا با سرمایه گذاران و نظارت بر تنظیم اسناد و مدارک می کند.
همانطور که در 65 درصد از تبلیغات تجزیه و تحلیل شده نشان داده شده است الزامات را برآورده
می کند.
مدیریت ریسک یکی دیگر از حوزه های مرتبط با امور مالی است.
اگرچه تنها در 15درصد از تبلیغات تحلیل شده چنین فعالیت هایی به مسئولیت های مدیر مالی اختصاص داده شده است.
انجام وظایف مدیریتی بدون شک مستلزم آن است که مدیر مالی دارای صلاحیتهایی برای مدیریت کارکنان زیرمجموعه بخش های مالی، کنترل حسابداری و سایرین 50 درصد از تبلیغات تحلیل شده باشد.
نتیجه گیری
نتیجه گیری:
تحقیقات انجام شده اجازه می دهد تا به این نتیجه برسیم که وظایف مدیر مالی که در اکثر تبلیغات تحلیل شده تعریف شده است ناشی از رویکرد نسبتا سنتی نسبت به وی در شرکت است.
نقش مدیر مالی مستقیما با مراقبت لازم در مورد حسابداری شرکت تهیه تحلیل های لازم برای تصمیم گیری توسط هیئت مدیره برنامه ریزی بودجه، مدیریت نقدینگی یا جمع آوری وجوه مرتبط است.
بدیهی است مدیر مالی مسئول روابط با واحدهای خارجی در امور ناشی از وظایفی که انجام می دهد و مسئول واحدهای مالی و حسابداری نیز می باشد.
علاوه بر این بر ضرورت انجام فعالیت ها یا ارائه راه حل های ممکن در فعالیت عملیاتی شرکت که منجر به حداکثر سودآوری کاهش هزینه و بهینه سازی مالیات می شود تمرکز زیادی وجود دارد.
در یک رویکرد مدرن مدیر مالی به استراتژی شرکت کمک میکند اما اول از همه او استراتژی سیاست مالی را طراحی و اجرا می کند در نمونه تحقیق، اقلیت بزرگی از کارفرمایان از نیاز مدیر مالی برای مشارکت در این فرآیند آگاه بودند.
بنابراین نتایج به دست آمده با نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات ارائه شده در این نشریه مطابقت دارد.
با این حال تحقیقات انجام شده عاری از برخی محدودیت ها نیست موضوع تجزیه و تحلیل تبلیغات بود که در آن محدوده وظایف مدیر مالی مشخص شد.
با این حال تصدیق اینکه آیا وظایف ذکر شده در آگهی ها واقعا توسط افرادی که در همین پست استخدام شده اند انجام میشود یا خیر دشوار است زیرا به نظر می رسد آژانس های شکار اصلی بر محتوای آگهی های شغلی تاثیر میگذارند یا آگهی دهندگان ممکن است تحت تاثیر محتوای آگهی های شغلی (سایر تبلیغات مشابه) قرار بگیرند.
با این حال روش تحقیق به کار گرفته شده در این مرحله اجازه نمی دهد تا به مشکل مطرح شده در بالا اشاره ی صریح داشته باشیم.
با مقایسه نتایج یافته های ما با آنهایی که بیشتر در ادبیات مورد استناد قرار گرفته اند که (توسط ارنست و یانگ) انجام شده است میتوان اشاره کرد که آنها تنها در دو نکته شامل میشوند تامین مالی توانمندسازی و اجرای استراتژی تعیین شده توسط مدیر عامل و ارائه بینش و تجزیه و تحلیل برای حمایت از مدیرعامل و سایر مدیران ارشد.
این اظهار نظر ممکن است به این نتیجه برسد که موقعیت مدیر مالی لهستان ممکن است به عنوان یک موقعیت سنتی تلقی شود.
یکی از دلایل این امر ممکن است ناشی از ویژگی های تاریخی و نهادی شرکت ها و اقتصاد لهستان باشد اقتصاد بازار بیست سال است که در لهستان وجود دارد و شرکت های لهستانی هنوز در حال یادگیری هستند به همین دلیل است که برنامه های آموزشی هنوز نیاز به تایید دارند و باید آخرین روندهای جهانی در تکنیک های مدیریت را در بر گیرند.
نتایج حاصل از مشاهدات و داده های جمع آوری شده ممکن است مبنای مناسبی برای تحقیقات جامع تر باشد جهت احتمالی چنین تحقیقاتی تعیین قدرت موثر مدیر مالی است. از این جهت شامل جستجوی پاسخ به این سوال است که آیا مدیر مالی در اداره تجارت شریک است و قادر به اعمال قدرت و تصمیم گیری است یا صرفا مباشر است و باید وظایف محوله را طبق روند کاری مورد توافق انجام دهد.
جهت احتمالی دیگر تحقیق شناسایی موقعیت مدیر مالی در میان سایر مدیران کارکردی به ویژه مدیر تولید است این کمک میکند تا مشخص شود که آیا شرکت به سمت امور مالی یا تولیدی میرود همچنین کمک میکند تا پاسخ دهیم که آیا مسئولیت های محول شده ممکن است به طور موثر توسط مدیر مالی اجرا شود یا خیر.
مراجع و منابع این Preprint: