خودمدیریتی و نوآوری در اقتصاد دانشی: راهبرد های ارتقای بهره وری در مدیریت سیستم ها abstract
تعداد
کارکنان دانشی به طور مداوم در حال افزایش است، اما دانش محدودی درباره عواملی که موجبارتقای بهره وری این کارکنان می شوند، وجود دارد. این موضوع از آنجا اهمیت پیدا میکند که کارکناندانشی نقش کلیدی در موفقیت سازمانها و جوامع اقتصادی امروز ایفا می کنند و بهره وری آنها تاثیرمستقیمی بر عملکرد سازمانها دارد. مساله اصلی این پژوهش آن ا ست که مدیران چگونه میتوانند بهره وریکارکنان دانشی را ارتقا دهند. در این راستا، مدیران نیاز دارند عواملی را شناسایی و به کارگیرند که موجببهبود کارایی و توانمندی
کارکنان دانشی میشود. این عوامل می توانند شامل خودمدیریتی، توسعهمهارتها، تعامل موثر با همکاران، و ایجاد فرصتهای مناسب برای یادگیری و رشد فردی باشند. هدفاصلی این مقاله توسعه جنبه هایی نظری برای ارتقای بهره وری
کارکنان دانشی است. این چارچوب نظریبه مدیران کمک میکند تا عواملی را که موجب افزایش کارآیی
کارکنان دانشی میشود شناسایی و از آنهابهره برداری کنند. برای رسیدن به این هدف، ا ز روش تعمیم مفهومی استفاده شده ا ست. این روش درراستایتحلیل مفاهیم مختلف مرتبط با بهره وری کارکنان دانشی، و ارائه راهکارهای اثربخش برای افزایش اینبهره وری مورد استفاده قرار گرفته است. در نهایت این پژوهش هفت گزاره را برای تشریح بهره وری کارکنا ندانشی ارائه میدهد. این گزاره ها شامل تمرکز بر وظایف اصلی ، تمرکز بر نتایج موردانتظار، توسعه ایده ها وارتقای نوآوری، تسهیم دانش، تعامل موثر،
خودمدیریتی و توسعه دائم مهارتها هستند.