آموزش خلاقیت به دانش آموزان در سنین پایین یکی از مهم ترین نیازهای آموزشی در دنیای امروز است، چرا که خلاقیت به عنوان یکی از مهارت های اصلی برای موفقیت در زندگی فردی و حرفه ای شناخته می شود. این مقاله به بررسی رویکردهای
آموزش خلاقیت به
کودکان در دوره ابتدایی و اهمیت پرورش این مهارت در دوران کودکی می پردازد. ابتدا به مفاهیم پایه ای و نظریات موجود در زمینه خلاقیت پرداخته می شود، از جمله نظریه های هوش های چندگانه گاردنر، تفکر واگرا و همگرا گیلفورد و فرآیند خلاقیت تورنس، که بر اهمیت تفکر خلاق در آموزش
کودکان تاکید دارند. سپس، به بررسی روش ها و ابزارهای مختلفی چون یادگیری تجربی، هنر، بازی های آموزشی و یادگیری مبتنی بر پروژه پرداخته می شود که می توانند به طور موثر در پرورش خلاقیت
کودکان کمک کنند. این مقاله همچنین به موانع موجود در آموزش خلاقیت، همچون محدودیت های سیستم آموزشی سنتی و کمبود منابع، اشاره کرده و راهکارهایی برای غلبه بر آن ها پیشنهاد می دهد. در نهایت، به نقش معلمان و محیط های آموزشی حمایتی در شکوفایی خلاقیت پرداخته شده و تاکید می شود که
آموزش خلاقیت باید به عنوان یک اولویت در نظام های آموزشی گنجانده شود. پرورش خلاقیت در
کودکان نه تنها موجب تقویت مهارت های شناختی و اجتماعی آن ها می شود، بلکه آن ها را برای مواجهه با چالش های آینده آماده می کند.