هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مهارت زندگی مبتی بر WHO برکیفیت زندگی دختران و پسران ۱۰تا ۱۵ سال است .آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر چارچوب سازمان جهانی بهداشت ( (WHOیک رویکرد جامع و موثر برای تقویت توانایی های فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است . این آموزشها به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا با چالش های روزمره بهتر مواجه شوند، تصمیمات مناسبی بگیرند و ارتباطات موثرتری برقرار کنند. (۳) این پژوهش از لحاظ هدفیک کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات یک پژوهش نیمه آزمایشی محسوب می شود که برای اجرای آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان در مدارس ابتدایی شهرستان پارس آباد به تعداد ۱۷۵۰۰ نفر تشکیل می داد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد ۳۷۶ دانش آموز به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری برای جمع آوری داده ها انتخاب شد. در مرحله بعد، پس از پاسخگویی به پرسشنامه سالمت روان گلدنبرگ و پرسشنامه سازگاری رفتاری سینها و سینگ ، تعداد ۳۰ دانش آموز که پایین ترین نمرات سالمت روان و سازگاری رفتاری را داشتند انتخاب و آنها به صورت تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری )گروه آزمایشی و گروه کنترل (، تقسیم شد. که گروه آزمایش مورد آموزش مهارتهای زندگی دهان زاده و برنا ) ۱۳۹۸( در ۱۰جلسه قرار گرفت . برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها، از روش آمار استنباطی چندمتغیره و تحلیل کوواریانس استفاده و داده ها با به کارگیری نرم افزار spssنسخه ۲۲ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی در دوران ابتدایی بر سالمت روان و سازگاری رفتاری دانش آموزان تاثیر معناداری دارد