جنگ شناختی محصول ادغام و تلاقی
فناوری های نوظهوری است که در چند سال اخیر بروز و ظهور یافته است. با توجه به جدید بودن و چند بعدی بودن جنگ شناختی، تولید دانش نافع در این حوزه ضروری است. در همین راستا، هدف این مقاله واکاوی بنیان های نظری
جنگ شناختی به منظور درک ابعاد و لایه های گوناگون آن است. روش انجام این تحقیق از نوع فراترکیب است. به منظور اجرای فرا ترکیب بر مقاله ها و گزارشهای منتخب، روش های مختلفی وجود دارد که در این مقاله از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شده است. در اولین گام از این روش، پس از شناسایی و تعیین موضوع(جنگ شناختی)، سوالات پژوهش مشخص شد و سپس مرور نظام مند ادبیات آغاز شد. منابع یافت شده از نظر عنوان، چکیده و متن بررسی شد و مقالات و گزارش های غیر مرتبط حذف گردیدند. ابتدا ۷۸ منبع شناسایی شد و سپس در چهار مرحله و با حذف منابع غیر مرتبط، تعداد ۲۲ منبع معتبر بین سال های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ تحلیل و محورهای مرتبط با
جنگ شناختی و انواع روش های تحقیق در این حوزه استخراج گردید. بر اساس یافته ها، بنیان های نظری
جنگ شناختی شامل: علوم اجتماعی، علوم رفتاری و مداخلات روانشناختی،
علوم اعصاب شناختی،
فناوری های نوظهور، پردازش اطلاعات در تصمیم گیری، تیم سازی انسان -ماشین،
آموزش در جنگ شناختی، بنیان های حقوقی، علوم انسانی، سیاست/ ژئوپلتیک/رسانه، و قلمرو انسان(علوم اعصاب) است. همچنین در ۱۵ مقاله از ۲۲ مقاله از روش تحقیق توصیفی استفاده شده است. ضمن احصاء سایر یافته ها در قالب جداول آماری، بنیان های نظری
جنگ شناختی به تفصیل، تبیین و تشریح شده است.