تفکر انتقادی و باورهای معرفت شناختی کودکان و نوجوانان پسر و دختر۱۰ تا ۱۷ سال شهرستان نوشهر

زمینه: امروزه تفکرانتقادی در حوزه کودکان و نوجوانان مورد توجه برنامه ریزان آموزشی این گروه سنی قرار گرفته و با توجه به تغییرات جامعه در جهت پیشرفت های نوین، صاحب نظران آموزشی کشورها را بر آن داشت تا در این حوزه احساس نیاز کرده و تلاش کنند تا با فرآیندی نوین در جهت پیشبرد اهداف خود حرکت نمایند. هدف و روش: پژوهش حاضر به منظور بررسی تفکرانتقادی و باورهای معرفت شناختی کودکان و نوجوانان شهرستان نوشهر انجام شد. کلیه کودکان و نوجوانان پسر و دختر ۱۰ تا ۱۷ سال شهرستان نوشهر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند که از روش تصادفی خوشه ای(۳۶۹) نفر انتخاب و براساس روش همبستگی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسش نامهشومر و تفکرانتقادی کالیفرنیا به عنوان ابزارجمع آوری اطلاعات و آزمون t گروه های مستقل، روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام در تحلیل اطلاعات به دست آمده، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد، بین تفکرانتقادی و باورهای معرفت شناختی رابطهمعناداری وجود داشته اما بین باورهای معرفت شناختی کودکان و نوجوانان پسر و دختر تفاوت معناداری دیده نمی شود. اگرچه در گرایش به تفکرانتقادی، پسران بالاتر از دختران بودند اما در سایر مولفه ها تفاوتی دیده نشده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کننده مولفه های گرایش به تفکرانتقادی باشند و این مولفه ها می توانند در جهت تقویت تفکرانتقادی و پیشبرد راهبردهای آموزشی، تاثیرگذار باشند. شناسایی این باورها می تواند موجب برنامه ریزی اصولی، صحیح و موثری در جهت رسیدن به شاخص های تفکرانتقادی باشد.