استفاده از هنر برای تقویت مهارت های شناختی و عاطفی در دانش آموزان ابتدایی abstract
هنر به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای آموزشی در
مدارس ابتدایی می تواند نقش چشمگیری در تقویت مهارت های شناختی و عاطفی کودکان ایفا کند. این مقاله به بررسی تاثیرات مختلف فعالیت های هنری بر فرآیندهای شناختی مانند حافظه، توجه، حل مسئله و خلاقیت، همچنین بر مهارت های عاطفی نظیر تنظیم هیجانات،
همدلی و اعتماد به نفس دانش آموزان ابتدایی پرداخته است. بر اساس نظریه های روان شناختی از جمله نظریه هوش چندگانه هاوارد گاردنر، هنر می تواند به طور مستقیم و غیرمستقیم بر رشد مغزی و عاطفی کودکان اثر بگذارد. از جمله فعالیت های هنری تاثیرگذار می توان به نقاشی، موسیقی، تئاتر و رقص اشاره کرد که هرکدام به نوعی مهارت های خاصی از قبیل توانایی های دیداری-فضایی، حافظه شنیداری، مهارت های کلامی و اجتماعی، و بهبود مهارت های شناختی را تقویت می کنند.در این مقاله همچنین به شواهد علمی و پژوهش های مختلفی اشاره شده است که نشان می دهند مشارکت در فعالیت های هنری می تواند بهبود قابل توجهی در عملکرد تحصیلی، کاهش استرس و اضطراب، و تقویت مهارت های اجتماعی و عاطفی دانش آموزان داشته باشد. علاوه بر این، مقاله به راهکارهای عملی برای معلمان در جهت گنجاندن هنر در برنامه های درسی روزمره پرداخته و نشان می دهد که چگونه می توان از هنر به عنوان ابزاری برای یادگیری فعال و جذاب بهره برداری کرد.در نهایت، مقاله پیشنهاداتی برای والدین و سیاست گذاران آموزشی ارائه می دهد تا با توجه به اهمیت هنر، سیاست ها و شیوه های تدریس خود را در جهت تقویت این مهارت ها در کودکان توسعه دهند. به طور کلی، استفاده از هنر در آموزش ابتدایی می تواند به طور موثر و همه جانبه ای به توسعه شناختی و عاطفی دانش آموزان کمک کند و زمینه ساز رشد توانمندی های ذهنی و اجتماعی آنان در آینده باشد.