شیوه شهرسازی و معماری معاصر در شهرهای ایرانی در تطابق با نیازهای معاصر، چالش برانگیز و مقهور فرآیندهای پیچیده ی فرازمانی و فرامکانی عصر حاضر شده است و همواره در بوته نقد و تحلیل متفکران و متخصصان قرار داشته است؛ به گونه ای که با ملاحظه ی چهره ی معماری و شهرسازی معاصر
ایران در چهار دهه ی اخیر در گذر از تحولات مدرنیستی و رویارویی با چالش جهانی شدن با سودای احیا گذشته و عطش پیشرفت و پیوستن به سطح جهانی، به نظر می رسد به درستی معاصر نشده است. این پژوهش در پی شناسایی نقاط تلاقی معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی معاصر در رویارویی با پدیده ی جهانی شدن و کشف عوامل موثر در وضعیت نابسامان آن و رابطه ی آن با پدیده ی جهانی شدن را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی و از نوع تحلیل توصیفی و به لحاظ قصد از پژوهش، تفسیری با استفاده از ابزار کتابخانه ای است. یافته های پژوهش، حاکی از این است شهرسازی و معماری اسلامی ایرانی معاصر با وجود تجربه ی جهانی شدن کهن با رویکردهای گوناگون در حال جستجوی پاسخ های مطلوب و محلی به این چالش شگرف جهانی هستند. راهکار پیشنهادی در پاسخ به این چالش، تعادل بین علم، هنر و تکنولوژی و نیز عملکرد جهان-محلی و همچنین درک صحیح گذشته در حین پیوستن به حال می باشد.