فالنور، یک پرسه زن شهری منزوی است که تلاش می کند شرایط مدرن همواره در حال تغییر را از طریق مشاهده زندگی روزمره شهری درک کند. دوربین عکاسی به عنوان ابزاری ایده آل برای
فالنور عمل می کند، زیرا نه تنها امکان ثبت لحظات شانسی و گذرا را فراهم می کند، بلکه به عنوان یک رسانه ذاتا به شانس و تصادف وابسته است. گرچه
عکاسی خیابانی هرگز یک ژانر یا سبک کاملا منسجم نبوده است، اما همواره اثراتی قوی از فالنوری در خود داشته است. از منظر سه عنصر اصلی فالنوری به عنوان یک عمل اجتماعی، واضح ترین ارتباط با نگاه
فالنور است: نگاهی متحرک، لحظه ای و باز برای شانس و اتفاقات. برای عکاس خیابانی، شهر به عنوان یک مخزن بی پایان از تصاویر خودجوش تجربه می شود که باید در کسری از ثانیه شکار و ثبت شوند. در این مقاله سعی شده است قدرت تحلیلی
فالنور و ارتباط پیوسته و نمادین آن برای طرح پرسش های معنادار درباره وضعیت اجتماعی کنونی جهان، مورد تفحص و بررسی قرار گیرد با این نقطه نظر که چنین رویکردی نباید با درک
فالنور به عنوان یک موضوع اجتماعی-تاریخی خاص انجام پذیرد، بلکه باید از طریق درک فالنوری به عنوان یک تمرین خاص برای مشاهده گری، جمع آوری دانش و اطلاعات و همچنین تولید متون صورت گیرد. بخش آغازین مقاله، بر تحلیل و بررسی مفهوم
فالنور متمرکز بوده و سپس به اثربخشی و نحوه اعمال آن بر ژانر
عکاسی خیابانی پرداخته می شود تا نشان دهد چگونه می توان آن را به عنوان فالنوری عکاسی درک کرد. در بخش بعدی مقاله، توضیح داده می شود که چگونه برخی رویه های تصویری معاصر که نمایانگر تحولات مدرن در ژانر
عکاسی خیابانی هستند مانند انواع خاصی از تصاویر گوگل استریت ویو و برخی انواع مستندسازی های عکاسی از اکتشافات شهری، می توانند به عنوان واکنش های تطبیقی فالنوری عکاسی به شرایط جدید
جوامع معاصر در نظر گرفته شوند و نتیجه می گیرد که این شرایط شامل تغییر و محو شدن مرز میان حوزه های عمومی و خصوصی و اثرات مخرب آزادی های نوین بر فضای فیزیکی شهرها است.