هدف این پژوهش بررسی تاثیر
هوش مصنوعی بر تصمیم گیری های کسب وکار و تحلیل چالش ها و مزایای آن در سازمان ها است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که از طریق جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و مصاحبه با مدیران و متخصصان در زمینه
هوش مصنوعی صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد و همچنین از تحلیل مضمون برای استخراج و دسته بندی داده های کیفی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که میزان استفاده از
هوش مصنوعی به طور معناداری بر سرعت تصمیم گیری، بهبود بهره وری سازمانی،
کاهش هزینه ها و افزایش مزایای رقابتی تاثیر دارد. علاوه بر این، چالش هایی همچون مقاومت کارکنان و هزینه های پیاده سازی، همچنین محدودیت های فنی مانند کیفیت داده ها و نیاز به زیرساخت های مناسب، از موانع اصلی در پذیرش و پیاده سازی
هوش مصنوعی در سازمان ها به شمار می روند. این پژوهش بر اهمیت پذیرش تدریجی و فراهم آوردن زیرساخت های مناسب برای بهره برداری حداکثری از
هوش مصنوعی تاکید دارد و پیشنهاد می کند که سازمان ها باید به طور مستمر در راستای آموزش و فرهنگ سازی کارکنان گام بردارند تا این فناوری به شکل موثر و کارآمد به کار گرفته شود.