امروزه در زمینه معماری نیروهای زیادی در شکل گیری آثار مختلف تاثیرگذار هستند. از جمله این نیروها می توان به محیط طبیعی با همه ابعاد آن مثل اقلیم، مورفولوژی منطقه و توپوگرافی زمین، پوشش گیاهی، منابع آب و بسیاری موارد دیگر میتوان اشاره نمود که اینها خود در یک رابطه دیالکتیکی و تعاملی با نیروها و نیازهای انسان قرار می گیرند. از طرفی
نیروهای درونی انسان در تعامل با محیط از جمله معماری بوده و در شکلگیری آن موثر می باشند. این پژوهش به دنبال یافتن
نیروهای درونی انسان که موثر در معماری و تاثیرپذیر از آن هستند بوده و نوع و میزان آنها را رصد مینماید. بر این اساس، در این پژوهش سعی شده تا ویژگیهای یک «
معماری متعادل انسانی » از جنبه نظری مورد بررسی و کاوش قرار گیرد. یک
معماری متعادل انسانی باید تمام نیازهای انسان را برآورده سازد، اما برای هرکدام از نیازهای انسان، نیرویی درونی وجود دارد که انسان را به طریقی وادار به برآورده کردن این نیازها میکند. لذا در این پژوهش بر اساس مباحث و فلسفه اسالمی و با استفاده از روش تحقیق « استدالل منطقی » در معماری، به تبیین رابطه میان
معماری متعادل انسانی و کنش نیروهای درونی پرداخته میشود. بر اساس مطالعات صورت گرفته در این پژوهش،
نیروهای درونی انسان در سه دستهی کلی نفسان یات یا غرایز، ذهن و قلب هر کدام به ترتیب منجر به شکل گیری رویکردهای پایه ای و بقامحور، فلسفی و فکری و در آخر محتوایی و معناگرا در معماری می شوند. در خصوص چگونگی رابطه این نیروها و اینکه برتری از آن کدام یک باشد از منظر اسالم توصیه بر آن شده است که هیچ کدام دیگری را نفی نکند و میان آنها تعادل برقرار باشد. لذا شرط الزم و کافی برای شکلگیری
معماری متعادل انسانی این است که هر سه نیرو و هر سه رویکرد باهم و به طور متعادل کنار یکدیگر باشند. اینگونه است که در بسیاری از بناهای اسالمی و سنتی، با درک درستی از
نیروهای درونی انسان و نیاز به حفظ تعادل میان آنها، به طور تحسین برانگیزی ایستا و ماندگار، دارای آسایش و آرامشبخش، ارضاکنندهی فکر و ذهن، زیبا و معنوی ساخته شده اند. از طرفی عوامل موثر بر شکلگیری
نیروهای درونی انسان در سه دسته ی وراثت، محیط و نهایتا اراده یا اختیار بوده و متناظر با آن ها رویکردهای
معماری متعادل انسانی در سه دسته عنوان میگردند. دستهی اول میراث معماری و تاریخ، دسته ی دوم محیط انسانی، طبیعی و مصنوع و دستهی سوم مسئولیت و انتخاب معاصر می باشند. با استفاده از نظریهای که مطرح گردیده، معماری متعاد ل انسانی زمانی شکل گرفته و در مسیر تکامل و رضایتمندی خواهد بود که از هر سه دستهی عنوان شده به طور متعادل بهره ببرد تا انسان را به رضایت درونی رهنمون سازد، یا به عبارتی دیگر رضایتمندی درونی انسان در این است که با وجود دو عامل بیرونی مطرح شده، خود در شکل گیری این فرایند به طور مستقل موثر باشد.