همافزایی سیاستهای راهبردی و بازخورد کشاورزان در ارتقای بهره وری آب و تابآوری در برابر تغییرات اقلیمی abstract
تغییرات اقلیمی و بهرهبرداری نادرست از منابع آبی از جمله چالشهای اصلی در مسیر توسعه پایدار کشاورزی و تامین
امنیت غذایی هستند. این مشکالت زمانی شدت می گیرند که سیاستهای موثر برای مدیریت منابع آبی وجود نداشته باشد و کشاورزان از فناوریهای نوین آبیاری بی اطلاع باشند. در چنین شرایطی، بحران کم آبی بیشتر شده و نیاز به راهکارهای مدیریتی مبتنی بر مدلهای شبیه سازی برای تحلیل پیامدهای سیاستها و بهینه سازی مصرف آب ضروری تر می شود. در این مطالعه، یک مدل شبیه سازی مبتنی بر عامل (ABM) برای بررسی واکنش کشاورزان به
تغییرات اقلیمی و سیاستهای مدیریتی در حوضه دریاچه ارومیه (دشت میاندوآب) توسعه داده شد. داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با ذینفعان محلی در دشت میاندوآب جمع آوری و در نرم افزار NetLogo ۶.۲.۲ تحلیل شدند. نتایج مدل سازی نشان داد که سیاستهای یارانه ای و میزان نظارت و آموزش دولتی به ترتیب با F-value=۴۳۷۵.۵۹ و F-value=۱۰۵۵.۱۰ و p-value=۰.۰ بیشترین تاثیر را در پذیرش فناوری های نوین آبیاری دارند. علاوه بر این، شاخص تامین آب پایدار (SWS) با F-value=۱۷۲۹.۹۳ و p-value=۰.۰ و میزان نظارت دولتی با F-value=۱۴۴۱.۱۴ و p-value=۰.۰ در بهبود بهره وری آبیاری تاثیر چشمگیری داشتند. اعطای یارانه های دولتی و افزایش مشارکت کشاورزان موجب افزایش ۲۵% در
بهره وری آب شد، در حالی که نظارت و آموزش مستمر دولتی همراه با مشوق های اقتصادی به کاهش برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی و تقویت تابآوری کشاورزی در برابر
تغییرات اقلیمی کمک کرد. نتایج نشان می دهند که کشاورزان زمانی تمایل به پذیرش فناوری های جدید دارند که سیاستهای تامین آب پایدار و نظارت دولت به طور موثری در دسترس باشند. همچنین، تخصیص معقول یارانه ها و بهبود برنامه های نظارت و آموزش می تواند
بهره وری آب را تا ۲۰% افزایش دهد و کشاورزان را به استفاده از فناوری های نوین ترغیب کند. در مجموع، مشارکت فعال کشاورزان در برنامه های مدیریتی و تصویب سیاستهای موثر می تواند به تقویت تابآوری و ارتقای پایداری منابع آبی کمک کند.