علی رغم اینکه نهاد داوری تا حدود زیادی در میان مردم مهجور و ناشناخته مانده و حتی اغلب قضات نیز به دیده شک به این نهاد مینگرند میتوان ادعا نمود کماکان بواسطه مزایای قابل توجه داوری نسبت به رسیدگی قضایی، علی الخصوص حل و فصل اختلافات دعاوی تخصصی از قبیل دعاوی ناشی از تفسیر قراردادهای بیمه و میزان خسارت ارزیابی شده، اطراف دعوا به جهت توافق قبلی در خصوص انتخاب داور یا داوران، رای صادره در مرجع داوری را عادلانه تر دانسته و رغبت بیشتری نسبت به اعمال و اجرای آن خواهند داشت. ارجاع
دعاوی بیمه ای به داوری اگر چه مطابق اصول بیمه ای پذیرفته و مقبول واقع شده ولی به دلایل ناشناختهای اعمال آن در موقع اختلاف بدست فراموشی سپرده شده و طرفین بدون درنگ ، عازم مراجع قضایی می شوند و بدین ترتیب از مزایای عدیده رجوع به نهاد داوری که به اخلاق حرفه ای نزدیکتر می باشد بی بهره می مانند ؛ پس از وقوع این رفتار و اصدار احکامی که بدون توجه به جهات فنی قرارداد ، ضوابط و قوانین بیمه ای و اصولی از قبیل اصل انصاف ، صادر می گردد موجبات انقطاع همکاری طرفین بواسطه تضررهای ناعادلانه فراهم میگردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی
دعاوی بیمه و شیوه های حل و فصل اختلافات از طریق شرط داوری به نگارش درآمده است تا به بررسی
دعاوی بیمه و شیوه های حل و فصل اختلافات از طریق شرط داوری بپردازد.