بررسی ساختار کالبدی مناطق فرسوده شهری در افزایش سطوح ایمنی و مشارکت شهروندان abstract
سیر تحول بازآفرینی شهری داستانی از اولویت های اقتصادی و فرهنگی متقابل و گاه متضاد است و این موضوع در بستر تغییر پارادایم ها و الگوهای حاکم بر نظام های سیاسی-اقتصادی و توسعه اجتماعی رخ میدهد. نقش فرهنگ در بازآفرینی شهری نسبت به سایر عوامل تغییر چشمگیری داشته است. همانند دهه های گذشته، تاکید بر فرهنگ به رویکرد اصلی در بازآفرینی شهری تبدیل شده است. در این میان بازآفرینی با رویکرد برنامه ریزی فرهنگی به این نقطه اصلی رسیده است که با اطمینان از نتایج فرآیند بازآفرینی می توان از رویکرد فرهنگی و ویژگی های مثبت آن در بافت درونی و هسته شهر بهره برد. به کالبد گذشته احترام می گذارد و ساختارهای جدیدی را که مطابق با ساختارهای گذشته است در این ترکیب افزایش می دهد و محتوا و کارکردی را ارائه می دهد که روبنای یک جریان فرهنگی و اجتماعی است و زیربنای یک سازوکار کامل اقتصادی و تولیدی است. تحلیل و مقایسه ساختار کالبدی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی ساکنان
منطقه ۱۲ تهران به عنوان محیطی با
ساختار کالبدی بسیار خسته، برای دستیابی به عوامل مشارکتی، با تاکید بر فضاهای جمع گرایانه در محله. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و پرسشگری، گردآوری شده است. یافته ها نشان از آن دارد که ساختار و طراحی کالبدی محلات منطقه ۱۲ شهرداری تهران، به طور موردی؛ فضاهای عمومی به ویژه میادین، نقش بسزایی در شناخت و رابطه میان همسایگان، حس تعلق، احساس مسئولیت نسبت به محله و در نتیجه، اقدامات مشارکتی در محله خواهد داشت به طوری که نسبت به محله های دیگر، جمع گراتر بوده و از
مشارکت پذیری بیشتری در محله، برخوردار است؛ امروزه با توجه به گسترش پرشتاب روند شهرنشینی، تغییر شیوه ی زندگی، بلندمرتبه سازی در فضاهای شهری، بی توجهی به زندگی عمومی و ضعف مدیریت شهری، می توان بیان نمود که فضاهای عمومی محله های شهری، در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی شهروندان، به ویژه مشارکت مردمی، نقش بسیار مهمی دارند.