ارتباط و تعامل
ادبیات تطبیقی با دیگر دانشهای بشری، رویکرد جدیدی در نقد ادبی ایجاد کرده است، رویکردی که سبب گسترده تر شدن دامنه پژوهشهای ادبی می گردد و موجب پربارتر شدن مطالعات ادبی می شود و همچنین دریچه های جدیدی به روی عالقمندان به ادبیات می گشاید.
ادبیات تطبیقی با
رویکرد روانشناسی این فرصت ارزشمند را در اختیار پژوهشگران قرار داده است که در آثار ادبی،
میراث مشترک بشری را پی جویی کنند. این میراث مشترک، ویژگیهای مشترکی است که فارغ از زمان و مکان در همه فرهنگها و ملتها پابرجاست. هرچند در زمانها و فرهنگهای مختلف، داستانهایی با شکلهایی متفاوت پدید آمده اند اما در ژرف ساخت،
نقاط مشترک بسیاری دارند و در اغلب موارد، پایان داستانها به نقطه ای مشترک ختم میشود. این پژوهش تطبیقی از رهگذر کاربست
مکتب امریکایی انجام می گیرد؛ هدف
مکتب امریکایی یافتن همانندی ها،
نقاط مشترک و ناهمانندی ها در دو اثر ادبی است. در این جستار توصیفی - تحلیلی قصد داریم دو اثر برجسته از دو فرهنگ تاریخچ« اثر شاعر بزرگ پارسی گوی عطار نیشابوری و»شیخ صنعان« مختلف ، داستانه تراژدی گونه زندگی و