تاثیر روابط سیاسی بر بازده مازاد سهام شرکت با در نظر گرفتن نقش ضعف کنترل داخلی abstract
این پژوهش با هدف مطالعه تاثیر
روابط سیاسی شرکتها بر بازده مازاد با تاکید بر نقش
ضعف کنترل داخلی شرکتها، اقدام به جمعآوری داده های مرتبط با تحقیق کرده است. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش، از نوع همبستگی تحلیل رگرسیون بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انتخاب نمونه، از روش غربال گری یا حذفی سیستماتیک استفاده شده است. به این صورت که نخست، تمام شرکتهایی که می توانند در نمونه گیری شرکت کنند، انتخاب و سپس از بین آن ها شرکتهایی که واجد شرایط مذکور نیستند، حذف شده و در نهایت شرکتهایی که باقی می مانند، برای انجام آزمون انتخاب شده اند. بازه زمانی پژوهش بین سال های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ در نظر گرفته شده است. در این پژوهش، داده های موردنیاز برای آزمون فرضیه های پژوهش، از صورت های مالی سالانه شرکت ها (سایت کدال) و وب سایت سازمان بورس اوراق بهادار، استخراج شده است. به این صورت که ابتدا با استفاده از روش های کمی شامل ابزارهای موجود در آمار توصیفی، نظیر میانگین، انحراف معیار داده های مورداستفاده تجزیه و تحلیل شده و برای آزمون فرضیه های این پژوهش و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته نیز از الگوهای اقتصادسنجی استفاده شده و فرضیه های مربوطه از روش رگرسیون چند متغیره پانل موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که
روابط سیاسی تاثیر منفی و معناداری بر
بازده مازاد سهام دارد و همچنین
ضعف کنترل داخلی بر رابطه بین
روابط سیاسی و
بازده مازاد سهام را تحت تاثیر قرار می دهد. سرمایه گذاران در بازار سهام به دنبال به دست آوردن بازده می باشند و این امر یکی از مهمترین دلایل سرمایه گذاری اشخاص است. یک سرمایه گذار منطقی به دنبال کسب به دنبال کسب سود بیشتر و کاهش ریسک سرمایه گذاری های خود هستند.
بازده مازاد سهام از اختلاف بین بازده واقعی و مورد انتظار سهام حاصل می گردد و به بازده های غیرمعمول اشاره دارد طبیعتا کاهش اینگونه بازده از اهداف مقامات ناظر بر بازار سرمایه جهت کاهش ناکارایی بازار و عدم دستیابی عده ای به بازده های ناعادلانه می باشد. (سرابندی، ۱۳۸۹)