آموزش علوم تجربی در
دوره ابتدایی نقش مهمی در شکل گیری تفکر علمی و مهارت های استدلالی دانش آموزان دارد. یکی از چالش های اساسی در تدریس علوم، یافتن روش هایی است که علاوه بر افزایش میزان یادگیری، باعث ایجاد انگیزه و درک عمیق تر مفاهیم علمی در دانش آموزان شود. پژوهش های متعدد نشان داده اند که روش های تدریس سنتی که عمدتا مبتنی بر انتقال دانش به صورت شفاهی و نظری هستند، نمی توانند دانش آموزان را به اندازه کافی درگیر یادگیری کنند. در مقابل، استفاده از
فعالیت های عملی و روش های تجربی، باعث تعامل بیشتر دانش آموزان با محیط، افزایش میزان یادگیری و تقویت مهارت های حل مسئله می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر
فعالیت های عملی بر
یادگیری علوم در دانش آموزان ابتدایی است. برای این منظور، پژوهشی با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد که شامل نظرسنجی از معلمان و دانش آموزان و مقایسه نتایج یادگیری دو گروه از دانش آموزان—یکی با روش تدریس سنتی و دیگری با استفاده از فعالیت های عملی—بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۲۰ دانش آموز و ۲۰ معلم از مدارس ابتدایی بود. ابزارهای گردآوری داده شامل پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختاریافته و ارزیابی عملکرد دانش آموزان از طریق آزمون های علمی استاندارد بود. نتایج این پژوهش نشان داد که دانش آموزانی که از روش های تدریس مبتنی بر
فعالیت های عملی استفاده کرده بودند، درک عمیق تری از مفاهیم علمی داشتند و توانستند آموخته های خود را در موقعیت های جدید به طور موثرتری به کار ببرند. همچنین، علاقه و انگیزه آن ها برای
یادگیری علوم به طور چشمگیری افزایش یافت. علاوه بر این، معلمان نیز تاکید داشتند که روش های عملی باعث افزایش مشارکت دانش آموزان در کلاس و تقویت
تفکر خلاق آن ها می شود. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود که مدارس ابتدایی امکانات بیشتری برای اجرای
فعالیت های عملی فراهم کنند و معلمان را به استفاده از روش های تدریس تجربی تشویق نمایند. ایجاد آزمایشگاه های علوم، طراحی کتاب های درسی با رویکرد آزمایشی و برگزاری کارگاه های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش علوم در مدارس ابتدایی کمک کند.