در دهه های گذشته ، تحقیقاتی چند در خصوص نقد روش
سبک شناسی در ایران به نگارش درآمدند. در این میان،
کورش صفوی ، ازجمله شخصیت هایی است که دیدگاههای خود را در زمینه نقد روش بررسی سبکی به نگارش درآورده است . بررسی این دیدگاهها می تواند کاستی های فعلی بررسی متون از منظر سبک را از نظرگاه ایشان آشکار کند. همچنین نوع نگاه او به دانش و فن
سبک شناسی و بایدها و نبایدهای آن را نمایان سازد. این مقاله درصدد است به بررسی تاملات سبکی
کورش صفوی بر پایه مقالاتی که او در نقد روش
سبک شناسی نگاشته ، بپردازد و نقاط ضعفی را که در ارتباط با مطالعات سبکی مطرح می کند، همچنین راهحل هایی را که برای رفع این کاستی ها ارائه می دهد، شناسایی و دسته بندی کند. مروری بر تاملات سبکی یادشده گویای این مسئله است که از دیدگاه ایشان، ایراد عمده
سبک شناسی فعلی و پژوهش های زیرمجموعه آن، بیش از هر چیز، نشاتگرفته از طبقه بندی های ناموجه و بی ربط است . از سوی دیگر، مهمترین راهکاری که وی برای ایجاد تحول در مطالعات سبکی ارائه می دهد، تجدیدنظر در این طبقه بندی ها، بازگشت به اندیشه های بومی ، توجه به گفتمان غالب در هر زمانه برای بازشناسی سبک آثار هنری هر دوره به گونه درست و استخراج شاخص هایی تازه برای بررسی سبکی است .