قطعیت گریزی که از آن با عنوان های عدم قطعیت و عدم تعین هم نام برده اند، در ادبیات هم مانند فیزیک، فلسفه و نوشته شناسی تا به امروز مورد توجه قرار گرفته است. دانشمندان رشته های مختلف
قطعیت گریزی را موضوعی دانسته اند که نسبت به پست مدرنیسم با پیدایش پست مدرنیسم، هر چند درباره ابعاد مختلف
قطعیت گریزی در ادبیات به اوج خود رسید. از نگاه نویسندگان عصر معاصر در روایت، زمان و دیگر عناصر ادبی معانی عینی و تفسیرهای درست و مشخصی ندارند، از همین رو نویسندگان معاصر در روایات و زمان و دیگر عناصر داستانی نسبت به آثار مدرنیسم و پیشامدرنیسم، به
قطعیت گریزی روی آوردند. نویسندگان
رمان های فارسی هم با خوانش نظریه های مختلف ادبی از جمله پست مدرنیسم، به شکل گیری این مکتب با نگرش های مختلف پرداختند. هدف این پژوهش آن است که
رمان «عبور از باغ قرمز»
جواد مجابی را از منظر
قطعیت گریزی و از میان شکردهای مختلف به نوع انواع
استفهام و
معانی ثانوی آن ها از منظر اصل
قطعیت گریزی بپردازد. تنها روش پژوهش مذکور توصیفی تحلیلی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عنصر مجابی در
رمان مذکور با بسامد قابل توجه جمله های استفهامی به کاربرگیری مفاهیم ثانوی تردیدآفرین، به وارد کردن عنصر شک در وجهیت فعل جمله ها و بهره گیری از عنصر
قطعیت گریزی پرداخته است.