بررسی چالش ها و فرصت های هم افزایی بین فناوری های نوین و نظریه های تربیتی در مدارس ابتدایی abstract
در دهه های اخیر، پیشرفت های فناوری نقش مهمی در تحول نظام های آموزشی ایفا کرده اند. مدارس ابتدایی به عنوان یکی از پایه های اساسی تعلیم و تربیت، تحت تاثیر این تحولات قرار گرفته اند. هدف این پژوهش بررسی هم افزایی بین فناوری های نوین و نظریه های تربیتی در مدارس ابتدایی و تحلیل فرصت ها و چالش های پیش رو است. فناوری های نوین، از جمله هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی، واقعیت افزوده، پلتفرم های یادگیری آنلاین و ابزارهای دیجیتالی، می توانند فرآیند یادگیری را شخصی سازی کرده و تجربه آموزشی را برای دانش آموزان جذاب تر و موثرتر سازند. علاوه بر این، استفاده از این فناوری ها امکان تعامل بیشتر دانش آموزان، دسترسی به منابع آموزشی گسترده، بهبود فرآیند ارزیابی و توسعه مهارت های قرن ۲۱ را فراهم می آورد.با این حال، ادغام فناوری های نوین با نظریه های تربیتی با چالش های متعددی روبه رو است. مقاومت برخی معلمان و والدین در برابر تغییر، کمبود زیرساخت های فناوری در مدارس، مشکلات امنیتی و حریم خصوصی، احتمال کاهش تعاملات اجتماعی دانش آموزان و عدم انطباق برخی فناوری ها با رویکردهای تربیتی سنتی، از جمله موانع موجود هستند. این چالش ها می توانند مانع استفاده بهینه از فناوری در
آموزش شوند و در صورت عدم مدیریت صحیح، پیامدهای منفی در پی داشته باشند.برای بهره گیری موثر از فناوری های نوین در
آموزش ابتدایی، لازم است اقدامات راهبردی اتخاذ شود.
آموزش و توانمندسازی معلمان برای استفاده بهینه از فناوری، توسعه زیرساخت های فناوری در مدارس، ترکیب متعادل روش های تدریس سنتی و دیجیتال، تدوین سیاست های اخلاقی برای حفظ تعادل بین استفاده از فناوری و تعاملات اجتماعی، و طراحی محتوای آموزشی متناسب با نیازهای شناختی و رشدی دانش آموزان از جمله راهکارهای پیشنهادی هستند.نتایج این پژوهش نشان می دهد که ادغام موفق فناوری های نوین با نظریه های تربیتی، می تواند موجب تحول مثبت در نظام آموزشی مدارس ابتدایی شود. این هم افزایی، نه تنها کیفیت یادگیری را بهبود می بخشد، بلکه مهارت های ضروری برای زندگی در عصر دیجیتال را در دانش آموزان تقویت می کند. با این حال، موفقیت در این مسیر نیازمند برنامه ریزی دقیق، مدیریت تغییر و رویکردی متوازن در استفاده از فناوری های آموزشی است.