این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین
سبک های دلبستگی و کیفیت
روابط بین فردی در
بزرگسالی انجام شده است. نظریه دلبستگی، که اساسا توسط بالبی و اینزورث پایه گذاری شده، بر این باور است که رابطه اولیه کودک با مراقب اصلی او، الگوهای ذهنی پایداری را شکل می دهد که بر نحوه برقراری ارتباط فرد در سراسر زندگی تاثیر می گذارد. در این مقاله، از طریق مرور گسترده ادبیات پژوهشی و مطالعات تجربی، به بررسی چگونگی تاثیر چهار سبک اصلی دلبستگی (ایمن، اجتنابی، اضطرابی/دوسوگرا و آشفته) بر کیفیت
روابط بین فردی در
بزرگسالی پرداخته شده است. یافته های مطالعات مورد بررسی نشان می دهد افراد با سبک دلبستگی ایمن، از کیفیت
روابط بین فردی بالاتری برخوردارند که با رضایتمندی، اعتماد، صمیمیت، حمایت متقابل و
الگوهای ارتباطی سالم مشخص می شود. در مقابل، افراد با
سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی، اضطرابی/دوسوگرا و آشفته) چالش های بیشتری در
روابط بین فردی خود تجربه می کنند که می تواند به شکل هایی مانند مشکلات در اعتمادسازی،
الگوهای ارتباطی ناکارآمد، ترس از
صمیمیت یا وابستگی افراطی، و دشواری در مدیریت تعارضات بروز کند. همچنین، مطالعه حاضر بر نقش متغیرهای میانجی و تعدیل کننده مانند هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی، تاب آوری، و خودتنظیمی هیجانی در تعدیل رابطه بین سبک دلبستگی و کیفیت
روابط بین فردی تاکید می کند. یافته های این مطالعه بر اهمیت شناسایی
سبک های دلبستگی و مداخلات روانشناختی مناسب جهت بهبود کیفیت
روابط بین فردی در
بزرگسالی تاکید دارد.