منوچهر آتشی، شاعر معاصر ایرانی، با تکیه بر
عناصر اقلیمی و طبیعت جنوب ایران، اشعاری بدیع و تاثیرگذار خلق کرده است. او که در منطقه بوشکان استان بوشهر متولد شد، با نگاهی عمیق به زادگاه خود، جلوه های طبیعت جنوب را در شعرش بازتاب داده است. اشعار آتشی مملو از تصاویر زنده و ملموس از بادیه، دریا، صحرا، کوهها و دیگر عناصر طبیعی است که نه تنها زیبایی های طبیعت، بلکه رنج ها و چالش های زندگی در این مناطق را نیز به تصویر می کشد. این مقاله به بررسی بازتاب
عناصر اقلیمی در دیوان
منوچهر آتشی می پردازد و نشان می دهد که چگونه این عناصر به عنوان نمادهایی از زندگی، امید، رنج و مقاومت در شعر او ظاهر می شوند. از جمله عناصر مورد بررسی می توان به برکه، بندر، بیابان، پشته، تپه، تخته سنگ، تنگه، جبال، جزیره، خلیج، دریا، دشت، ساحل، سبخ زار، سراب، سنگستان، سنگالخ، شط، صحرا، صخره، کرانه، کویر، کهسار و ماسه اشاره کرد. این عناصر نه تنها به عنوان بخشی از طبیعت، بلکه به عنوان نمادهایی از هویت، تاریخ و فرهنگ جنوب ایران در شعر آتشی جایگاه ویژه ای دارند.