خصومت
آمریکا با جمهوری اسلامی
ایران صرفا در بعد سیاسی و دیپلماسی نیست؛ بلکه مهمترین بعد آن در زمینه
اقتصاد بین الملل قابل پی جویی است. پس از جریان تسخیر لانه جاسوسی و بلوکه کردن دارایی های
ایران و قطع رابطه با ایران، یک سری اقدامات شدید و انحصاری برای به انزوا کشاندن
اقتصاد ایران و کاهش قدرت اقتصادی جمهوری اسلامی
ایران در دستور کار مقامات امریکایی قرار گرفت که پس از به کارگیری راهبردهای متعدد، از جمله اعمال فشار در نهادهای اقتصادی جهانی و منطقه ای به منظور انزوای اقتصادی
ایران و ایجاد موانع بر سر توسعه روابط اقتصادی
ایران با سایر کشورها، از طریق اعمال تحریم های اقتصادی تقویت و تشدید گردیده است. هر چند
تحریم ها از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشته اما در برهه جدید، یک تغییر اساسی در آن به چشم می خورد. ایالات متحده تا قبل از دور پنجم تحریم ها، از ابزارهای مختلف سیاسی، نظامی و فرهنگی برای ضربه زدن به نظام اسلامی
ایران استفاده می کرد و ابزار اقتصادی، مکمل این گونه روش ها به شمار می آمد؛ اما در دور جدید، ایالات متحده که از تاثیرگذاری ابزارهای قدیمی مایوس شده، با الهام گیری از تجربه تحریم نفتی عراق که منجر به تضعیف شدید آن شد، به ا ین نتیجه رسید که ابتدا باید جمهوری اسلامی را در بعد اقتصادی تضعیف کرد تا زمینه برای آسیب پذیری داخلی و خارجی آن فراهم شود. ازاین رو اقدامات جدید ایالات متحده و متحدان آن، مصداق بارز جنگ اقتصادی علیه کشورمان است و تقابل با آن نیز نیازمند جهاد اقتصادی فراگیر و همه جانبه و استفاده از کلیه ظرفیت های انسانی، مادی و فکری کشور است.