تحلیل و بررسی تاثیر تکالیف درسی در فرآیند آموزش و یادگیری دانش آموزان
Publish place: The First International Conference on New Horizons in Learning Psychology and Education from the Teacher's Perspective
Publish Year: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 29
This Paper With 11 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NHLECONF01_1904
تاریخ نمایه سازی: 24 آذر 1404
Abstract:
تکالیف درسی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی فرآیند آموزش، نقش دوگانه ای در یادگیری دانش آموزان ایفا می کنند؛ از یک سو تقویت مفاهیم درسی و تمرین مهارت ها را فراهم می آورند و از سوی دیگر، در صورت طراحی نامناسب، می توانند به خستگی و کاهش انگیزه منجر شوند. تحقیقات نشان می دهد که تکالیف هدفمند و متناسب با سطح دانش آموزان، یادگیری عمیق را ترویج می دهند، زیرا فرصت تکرار و کاربرد عملی مطالب را ایجاد می کنند و حافظه بلندمدت را تقویت می نمایند. با این حال، حجم بیش از حد تکالیف، به ویژه در مقاطع ابتدایی، استرس روانی ایجاد کرده و تعادل زندگی دانش آموزان را برهم می زند، که این امر بر تمرکز درسی و سلامت عاطفی تاثیر منفی می گذارد. معلمان با طراحی تکالیف خلاقانه مانند پروژه های گروهی یا فعالیت های کاربردی، می توانند چالش های سنتی را به فرصت های یادگیری تبدیل کنند و مشارکت فعال دانش آموزان را افزایش دهند. همچنین، بازخورد فوری و شخصی سازی شده بر تکالیف، نقاط ضعف را شناسایی کرده و پیشرفت فردی را تسریع می بخشد، در حالی که فقدان آن به تکرار اشتباهات دامن می زند. در نظام های آموزشی مدرن، تکالیف دیجیتال و مبتنی بر فناوری، دسترسی و انعطاف پذیری را بیشتر می کنند، اما نابرابری دسترسی به ابزارها در مناطق محروم، شکاف آموزشی را عمیق تر می سازد. والدین نیز در این فرآیند نقش حیاتی دارند؛ حمایت آن ها بدون دخالت مستقیم، اعتمادبه نفس دانش آموز را بالا می برد، اما فشار بیش از حد به وابستگی و کاهش استقلال فکری منجر می شود. مطالعات بین المللی مانند گزارش های OECD تاکید دارند که تکالیف موثر، بیش از کمیت به کیفیت وابسته اند و باید با اهداف آموزشی همخوانی داشته باشند. در ایران، چالش هایی مانند تنوع سطوح دانش آموزان در کلاس های پرجمعیت، طراحی تکالیف را پیچیده می کند، اما فرصت هایی مانند ارزشیابی توصیفی می تواند یادگیری را شخصی سازی کند. تکالیف مشارکتی با خانواده و جامعه، ارتباط مدرسه با زندگی واقعی را تقویت کرده و مهارت های اجتماعی را پرورش می دهد. در نهایت، تعادل میان تکالیف مدرسه ای و اوقات فراغت، کلید حفظ انگیزه پایدار است و سیاست گذاران آموزشی باید بر آموزش معلمان برای طراحی هوشمندانه تمرکز کنند. این تحلیل نشان می دهد که تکالیف نه تنها ابزاری برای ارزیابی، بلکه پلی برای یادگیری مادام العمر هستند، مشروط بر اینکه چالش ها به فرصت های رشد تبدیل شوند. (حدود ۲۸ خط در فرمت استاندارد)
Keywords:
Authors
هانیه باوند سوادکوهی
دانش آموخته ی کارشناسی علوم تربیتی ، دانشگاه فرهنگیان حضرت فاطمه (س)
مجید اسدیان
دانش آموخته ی کارشناسی ارشد مدیریت دولتی ، دانشگاه آزاد قایمشهر
سامره خلیلی ازاندهی
دانش آموخته ی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری