رشد ناموزون و گسترش فزاینده شهرها از جمله مسائل و مشکلات امروزی است که به پدیده حومه نشینی منجر شده است. رشد سریع جمعیت شهری ناشی از
مهاجرت روستاییان به شهر، توسعه بی رویه و اضافه شدن مناطق و محلات جدید به محدوده شهرها، گسترش شتابان خدمات بازرگانی و تحول بافت کالبدی تحت تأثیر شهرسازی مدرن و اجرای طرح های شهری جدید است. این رشد طی چند سال گذشته دو جهش عمده داشت اولین جهش بعد از اصلاحات ارضی صورت گرفت که به فروپاشی بخش کشاورزی در اقتصاد کشور و تقویت بخش صنعت و خدمات در شهرها و به دنبال آن سیل
مهاجرت روستایی به شهرها منجر گردید. در دومین جهش علاوه بر
مهاجرت روستایی
مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ افزایش یافت. دراین بین با توجه به نقش مرکزیت شهر
سنندج مرکزیت سیاسی، اداری و خدماتی و تزریق بودجه های دولتی از یکسو و محرومیت شدید دیگر سکونتگاه ها و بخصوص شهرهیا کوچک از سوی دیگر پیش بینی می شود که روند مهاجرپذیری آن در سالهای آتی نیز ادامه داشته باشد و پیامدهای آن بصورت بیکاری، کمبود خدمات، تجهیزات، مشاغل کاذب، حاشیه نشینی، بالا رفتن ناهنجارهای اجتماعی و
توسعه کالبدی - فضایی نااندیشیده شهر را می تواند به دنبال داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی این مسئله است که توسعه فیزیکی شهر
سنندج چگونه به ضرر روستاهای پیرامونی و تغییر نقش روستاهای پیرامونی آن از نقش تولیدی - کشاورزی به نقش سکونتی - خوابگاهی شده است و آیا در
توسعه کالبدی فضایی شهر
سنندج مهاجرت نقش اصلی را داشته است؟