ساختار مرکزگرایی در نظام فضایی خانه ایرانی، به مرکز وضعیتی مهمتر و زیبایی متعالی تر از بخش های دیگر اعطا کرده و آن را از امور عادی خارج گردانده؛ ویژگی وجودی خاصی بدان بخشیده است.
حیاط مرکزی در عین حال که کمترین ارتباط را با محیط خارج دارد؛ از آن جا که سقف آن به آسمان گشوده است، در حکم دری به عا لم کبیر می نماید. لذا ساختار حیاط تنها به کالبد آن محدود نمی شود بلکاه اعتقادات و تفکرات سازندگان در آن پیاده شده که منجر به معانی خاص ورای صورت ظاهری آن گردیده است . منظری که این مقاله به آن پرداخته، بیان تازه ای است از آنچه همگان بر آن آگاهند؛ اما با طرح نگاهی تازه و از زاویه ای دیگر. نوشتار حاضر با تکیه بر مفهوم درونگرایی، به بررسی مجدد موضوع در راستای انطباق با رویکردهای نوین در طراحی پایدار می پردازد و سعی دارد با بررسی آن دسته از آثار شاخص
معماری معاصر که توانسته اند اینابراصل معماری ایران را پاس داشته؛ نوگرایی و تحولات امروز ایران را با هویت اصیل
مسکن ایرانی همراه و هماهنگ کنند؛ به جستجوی راهبردهایی بپردازد که ما را در بازتولید هویت گم شده
مسکن معاصر از سویی و طراحی پایدار از سوی دیگر یاری رساند.