خلوت به عنوان یکی ار ارکان مطلوبیت مسکن در فرهنگ های مختلف مورد توجه قرار داشته و همواره یکی از شاخصه های مطرح برای ارزش گذاری یک خانه بوده است. خانه؛ مکانی است که اولین تجربه های بی واسطه با فضا ، در انزوا و جمع در آن صورت می گیرد در نتیجه مفهوم
خلوت در مسکن از ضروریات مهم در طراحی و آرایش داخلی هر خانه است . وجود
خلوت در زندگی می تواند به ایجاد زمینه ی مناسب در ایجاد فردی و اجتماعی بیانجامد. علاوه بر آن، آسایش خانواده و فراهم آمدن امکان ارتباط مناسب اعضا آن با یکدیگر و حتی با سایر نزدیکان ، نیازمند سلسه مراتبی از
خلوت در معماری داخلی مسکن است چرا که مسکن به معنای جایی که سکینه و آرامش در آن جاری است ،نیازمند انواع
خلوت است . ایجاد
خلوت و
تعامل اجتماعی امری ضروری است که به وسیله ی عناصر کالبدی و در بستر فردی و اجتماعی هر جامعه و مبتنی بر ارزش های فرهنگی آن میسر می شود .علاوه بر این مثابه به مفهومی پر تکراردر معماری داخلی مسکونی ، باعث بروز فرم ها یا فضاهایی نمادین در خانه شده است این تحقیق بر آن است تاریشه و جایگاه
خلوت را به عنوان یک نیاز انسانی ارائه دهد،مفهوم آن بیان وانواع آن را معرفی کند. تا با کنکاش این موضوع اهمیت آن را درطراحی کلیه ی فضاهای داخلی مسکن مورد تأکید قرار دهد.پس از آن به بررسی
حریم و فواصل فیزیکی در تعاملات اجتماعی مطابق با تعریف ادوارد هال پرداخته و سپس جایگاه آن را در معماری داخلی خانهاز نگاه کریستفر الکساندر مورد بررسی قرار دهد و تحلیلی بر حضور این مفهوم در اندیشه های اسلامی انجام دهد و نهایتا این مفهوم در فضای داخلی خانه ی ایرانی بررسی قرار گیرد،در پایان نیز با تحلیل مفهومی و شکلی داده های پژوهشی بدست آمده مفهوم
خلوت به عنوان یک نیاز انسانی در همه ی فرهنگ ها و باورها مورد ارزیابی قرار گیرد.