پیاده سازی تئوری محدودیتها در صنایع ایران به عنوان جایگزینی برای شیوه های ژاپنیمطالعه موردی: یک شرکت قطعه سازی خودرو

در شرایط حال حاضر کشور ایران، شیوههای ژاپنی که تکیه بر فرهنگ خاص کاری و نرخ پایین تورم ژاپن دارند در صنعت ایران به سادگی قابل پیاده سازی نمی باشند. هدف مقاله فوق این است که به روش مطالعه موردی نشان دهد که چگونه می توان روش مدیریت تولید و فلسفه تفکر مبتنی بر تئوری محدودیتها را در کارخانههای ایرانی اجرا نمود . در این مقاله، پس از معرفی اجمالی جریانهای اصلی در تفکر TOC به تشریح نکات کلیدی مدیریتی و آکادمیک در صنایع فرایندی می پردازیم . سیستم DBR یا طبل طناب بافر به عنوان هسته مرکزی مدیریت تولید به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان شالوده اصلی این سیستم به عنوان نمونه واقعی در کارخانه ای در حوزه صنعت قطعه سازی آورده شده و نتایج حاصل با روش های نرم افزاری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. در ایران که به دلیل شرایط خاص اقتصادی و تورم بالا، قابلیت حذف موجودیها و روشهای مرتبط با این مهم که رکن اصلی سیستم هایی از قبیل تولید به موقع JIT حسوب می گردد بسیار دشوار است، نشان می دهیم که چگونه با پیاده سازی شیوه تئوری محدودیتها می توان به حدبالایی از بهره گیری منابع به همراه افزایش خروجی برسیم.

Keywords:

تئوری محدودیتها , مدیریت تولید , صنایع فرآیندی , تولید به موقع