تولید انرژی برق به کمک
نیروگاه های برقابی بعنوان یکی از روشهای مقرون به صرفه شمار میرود که علاوه بر صرفه اقتصادی بدلایل زیست محیطی نسبت به سایر روشها ارجحیت دارد. در میان انواع نیروگاه های برقابی،
نیروگاه های برقابی در پایین دست سدهای مخزنی دارای قابلیت بالاتری هستند چرا که وجود مخزن موجب می شود تا بتوان بخشی از جرانهای اضافی که درهنگام بروز سیلاب از دسترس خارج می شوند، ذخیره و درمواقع کم آبی از آن بهره گیری نمود. احداث یک سد مخزنی و نیرئگاه برقابی در یک
سیستم سدهای متوالی می تواند بر عملکرد نیروگاه های پایین دست خود در سیستم تاثیر گذاشته و خود نیز تحت تاثیر
عملکرد مخازن بالا دست قرار گیرد. بگونه ای که در نیرئگاه های پایین دست در پاره ای اوقات از ظرفیت تنظیمی استفاده نشده مخازن بالا دست خود برای ارتقای ظرفیت
تولید انرژی بهره گیری می نمایند. این وضعیت در مورد سیستم سدهای موازی بگونه ای دیگر صادق است. در سیستم سدهای موازی بشرط انکه نیازهای قابل توجهی در پایین دست محل تلاقی شاحه های موازی وجود داشته باشد بهره برداری از مخازن در شاحه های مختلف می تواند با اولویت های مختلفی مطرح گردد. در این سیستم ها چنانچه سیاست های بهره برداری یکپارچه باشد میتوان با تغییر اولویت ها در طول دوره بهره برداری متناسب با شرایط هیدرولوژیکی وضعیت مخزن و موقعیت نیازها، مجموع انرژی تولید شده در سیتسم را ارتقاء داد. هرچند این ارتقا ممکن است در شرایطی محقق گردد که در زمانهایی
تولید انرژی برخی از نیروگاه ها بدلیل نیاز به افزایش ارتفاع موثر در مخزن و یا اولویت تخلیه مخازن افت داشته باشد اما مجموع انرژی تولید شده سیستم در همان زمان دچار افت نخواهد شد. در این مقاله سعی شده است تا با بررسی سیستم منابع آب رودخانه دز بعنوان یک نمونه از سد و نیروگاه های متوالی، اثرات احداث سد و نیروگاه
لیرو در این سیستم مورد توجه قرار گیرد. این اثرات ازنقطه نظر تغییر در ابعاد طراحی سد و نیروگاه (در مقایسه با همین ابعاد در شرایط منفرد سد لیرو) و یا تغییر در عملکرد
تولید انرژی نیروگاه مطرح می گردد.