محققان حسابداری اثباتی برای روش های حسابداری تئوری هایی با استفاده از تئوری های اقتصادی ارایهکرده اند که در آنها فرض می شود که هزینه های بستن قرارداد و اطلاعات غیر صفر است. با پذیرشفرضیه بازار کارا هر اطلاعی قبلا اثر خود را بر قیمت سهام گذاشته است، پس نقش حسابداری وحسابرسی کم رنگ می گردد. در این پژوهش بر آن هستیم نشان دهیم که هنوز هم اطلاعات حسابداریدر بازار استفاده می شود. در تئوری حق مالکیت بیان می کند که شرکت مجموعه ای از قرارداد هاست.طرفهای قرارداد به دنبال بیشینه کردن ثروت خودهستند پس
هزینه های نمایندگی (کاهش ارزش شرکت)ناشی از تلاش برای انتقال ثروت از طرفهای دیگر به طرف خود است. برای کاهش
هزینه های نمایندگی ازاعداد حسابداری استفاده می شود (مثلا از سود برای پاداش مدیر). پس روش های حسابداری در هزینهبستن قرارداد و نظارت بر مفاد آن نقش ایفا کند. با تغییر قرارداد ارزش شرکت متفاوت می شود و با تغییردر روش حسابداری ارزش شرکت (جریان های نقدی آن) تغییر می کند. به عبارتی در فرایند بستنقراردادپیوندی بین روش های حسابداری و جریان های نقدی شرکت وجود دارد که این پیوند با فرضیهبازار کارا (EMH) سازگار است. و در نهایت امر بیان می گردد که حمایت قیمتی سهامداران و اعتبار دهندگان باعث می شود مدیر یت تقاضای قرارداد نماید که به وسیله این قرارداد اقدامات (فرصت طلبانه) اومحدود شود. این تقاضا باعث تقاضا برای حسابداری و حسابرسی می گردد.