بررسی تاثیر آموزش بر میزان صرفه جویی در هزینه های تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی abstract
هدف اساسی مقاله، روشن نمودن ارتباط بین سرمایه انسانی و رشد اقتصادی است . نظریه ِی " سرمایه انسانی " بر بهره زا بودن نقش سرمایه گذاری در منابع انسانی تاکبد دارد و مبتنی بر این نکته است که این سرمایه گذاری سبب افزایش توان تولیدی و کاهش هزینه ها در افراد می گردد . موضوع پژوهش، یک بحث بین رشته ای در
برنامه درسی و اقتصاد
آموزش و پرورش بوده و به بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی و تقلیل
هزینه های تحصیلی می پردازد . تحقیق ابتدا با مطالعه منابع علمی به بررسی و شناسایی عوامل موثر در کاهش
هزینه های تحصیلی دانش آموزان پرداخته و سپس برنامه های درسی خاصی را در مورد استفاده صحیح از منابع مالی و امکانات تحصیلی تدوین نموده است . برنامه های درسی برای اولیا، مربیان و دانش آموزان تهیه گردیده
و سپس نتایج
آموزش با پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفته است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان، اولیا و دانش آموزان سطح ابتدایی شهرستان ارومیه در جریان سال تحصیلی 1384-85 است . برای نمونه گیری از روش طبقه ای – خوشه ای استفاده شده است . نمونه پژوهش با توجه به جدول حجم نمونه کرجسی شامل 4 نفر از معلمان و 80 نفر از اولیا و
دانش آموزان از دو منطقه اقتصادی بالا و پایین شهر می باشد . ابزار اندازه گیری پژوهش عبارت از پرسشنامه بسته پاسخ در طرح چهار گزینه ای لیکرت است و دارای 28 سئوال برای اولیا و مربیان است . این ابزار به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است . داده های توصیفی نشان می دهد که معلمان پس از
آموزش از عملکرد دانش آموزان در استفاده طولانی مدت از نوشت افزارها رضایت دارند . همچنین بررسی سئوال های تحقیق نشان می دهد که
آموزش باعث دقت و
صرفه جویی دانش آموزان در استقاده از تراش، خط کش، مداد رنگی و ماژیک شده است .
نتایج تحلیل آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که
آموزش بر میزان
صرفه جویی در
هزینه های تحصیلی دانش آموزان در خانواده ) z= -7.555 ، ) p<0/00 و در مدرسه ) z=-4.946 ، ) p<0/00 موثر است . به عبارت دیگر،
آموزش باعث کاهش
هزینه های تحصیلی دانش آموزان در خانواده و مدرسه گردیده است .
تاثیر سطح اقتصاد و سواد خانواده بر میزان
آموزش پذیری دانش آموزان در فرضیه های دیگر بررسی شد . این فرضیه ها با توجه به آزمون اندازه گیری مکررِ بین آزمودنی و درون آزمودنی مورد سنجش قرار گرفته است . فرضیه های تحقیق در هر دو عامل رد شده اند . به عبارت دیگر، سطح اقتصاد (sg=0/316 ) و سواد خانواده (sg=0 /219) بر میزان
آموزش پذیری افراد مورد مطالعه تاثیر نداشته و
آموزش باعث تغییر رفتار در همه گروههای مورد مطالعه گردیده است .