از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند آنها را عبادت کرده و می پرستیدند این توجه بیش از اندازه به عنصر
نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود برخی از جوامع
نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالات رمز آلود جهت دستیابی به حیطه های ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ ، خورشید ، ماه، بلور و
نور آتش استفاده می کنند در اغلب ادیان،
نور نماد عقل الهی و متشا تمام پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن
نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد در اثر تابیده شدن
نور الهی به درون کالبد مادی یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در
معماری اغلب بناهاب مذهبی
نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر
نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.