بیکاری وعوامل موثر درقرن بیستم ویکم

مشکل بیکاری در دهه های اخیر به صورت یکی از مسایل بسیار حاد کشورهای توسعه نیافته در امده است در کشورهای عقب افتاده جنبه های بیکاری در تارو پود جامعه نهفته و به صورت مزمن در امده است و عقب ماندگی در فناوری در پاره ای از موارد مشکلی لاینحل نشان می دهد. بیکاری به عنوان عارضه ای که باعث عدم استفاده از نیروی فعال و قابل کار می باشد بیماری است مزمن که مانند پدیده ی تورم خوشایند هیچ گونه اقتصادی نمی باشد که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سریعی دارد.بیکاری، یکی از بزرگ ترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را به هم می ریزد و باعث ایجاد بحران های متعدد در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی می شود. بدیهی است که اولین تاثیر بیکاری، کاهش درآمد است و کاهش درآمد نه فقط یک فرد و یک خانواده، بلکه کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد از نظر کارشناسان جامعه شناسی احساس پوچی و بی ارزشی، فقر، سوق یافتن به سمت جرم و جنایت، اعتیاد به مواد نشه آور و عقب ماندگی کشور، است برهمین اساس بر دولتمردان و سیاستمداران هر کشوری واجب است که با درک نیازهای واقعی مردم و جوانان جامعه خود، مسیر پیشرفت و توسعه اجتماعی و اقتصادی را هموار کنند و برای نیروی کار موجود در جامعه، زمینه مناسب حضور و تلاش را فراهم کنند.با توجه به اینکه در رابطه با موضوع بیکاری مطالعات و پژوهش هایی زیادی صورت گرفته بود و مطالبی تولید شده بود حیفم آمد که آن را عرضه نکنم چرا که اعتقاد دارم ارایه آن می تواند در برون رفت جامعه از بحران فزاینده بیکاری یاری رسان باشد. در این مقاله تلاش می کنیم با نگاهی گذرا ثاییربیکاری برخانواده را از جنبه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم

Keywords:

بیکاری , اجتماع , خانواده , قرن بیستم یکم