هنرمندان ایرانی که در جمله هنرها سهم به سزایی داشتند، با پذیرش دین اسلام و نضج و شکل گیری آن، در هنر ایرانی تحولی شگرف بوجود آوردند. در امر صورت سازی هنرمندان این دوره خود را مقید به پیروی از تعالیم اسلامی دانسته اند و شکلی نو به صورت انسا ن های ترسیمی خود داده اند.از طریق چهره انسان ها متصل بودن هنرها و صنایع به خانگاه ها و حکومت ها نشانگر نژاد خاص ترک با چشم های مورب و یکنواخت و کشیده تا بنا گوش حاکی است که صورت انسا ن و جزییات آن مهم نبوده بلکه صحنه پردازی کلی و بیان مفهوم واقعه و داستان هدف بوده است.
آثار سفالی و فلزی دوره
سلجوقی چه از منظر شکل و ساختار وچه از جهت نقش و پرداخت و چه از منظر مفاهیم نمادین دارای ابعاد مشترکی هستند که نشان می دهد احتمالاً هنرمندان سفالگر و فلزکار این عصر در رقابتی نزدیک و با تقلید از یکدیگر به خلق چنین آثاری می پرداختند و از یکدیگر تاثیر زیادی پذیرفتند. از طرفی دیگر، خلق احجام سفالی و فلزی علاوه بر نقش کاربردی و رفع نیاز روزمره، به نوعی منعکس کننده ابعاد گوناگون هنری،شرایط فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و اعتقادات مذهبی و ملی نیز می باشند. نحوه جمع اوری مطالب این پژوهش بصورت کتابخانه ای بوده است.