منطق دگرگونی سیاستگذاری آموزش عالی در ایران

ازسال 1313 که دانشگاه تهران - اولین دانشگاه ایران ایجادشد تابه حال کشوردارای سه دوره سیاستگذاری اموزش عالی بودها ست دوره پهلوی اول دوره پهلوی دوم و دوره جمهوری اسلامی سیاستگذاری اموزش عالی دوره ی پهلوی اول ودوم دارای اهداف و سازوکار مشابه بوده است اما سیاستگذاری اموزش عالی دوره جمهوری اسلامی را باید دارای ماهیت متفاوتی با دوره پیش ازخود دانست باتوجه به قدرت فائقه دولت درسپهراجتماعی و تاریخی ایران سرنوشت زمینه هایی مانند اموزشعالی را برنامه ها و جهت گیریهای دولت تشکیل میدهد تا جنبشها و جریانات اجتماعی اگرچه جنبشهای کلان اجتماعی معاصر جنبش مشروطه ملی کردن صنعت نفت و انقلاب 1357 تا حدودی برسرنوشت این نهاد تاثیر داشته اند به سبب بی ثباتی مزمن تاریخی درکشور تنها دراین سه دوره امکان سیاستگذاری بوده است و عملات دردوره مشروطه دوره فترت و سالهای انقلاب 1357 سیاستگذاری به آن صورت امکان تحقق نداشته است دراین مقاله نیز تحول سیاستگذاری اموزش عالی برحسب جهت گیریهای دولت توضیح داده شده است نه تاثیر این جنبشها جهت گیری سیاستگذاری اموزشعالی درایران را باید درجهت کنترل اجتماعی دانست و منطق دگرگونی این نهاد را نه درجهت تکامل - یا به عبارت دیگر درحال گذار بودن که باید برحسب تبدیل شکلی ازکنترل اجتماعی به شکلی دیگر تبیین کرد افزون براین باور محقق منطق دگرگونی سیاستگذاری اموزش عالی نه تابع الگوی تاریخی تحولدیگر جوامع که دارای الگوی منحصربفردی است که باید برحسب تجربه تاریخی ایرن به تحلیل آن پرداخت داده های این تحقیق براساس روش تاریخی تحلیل شدها ست و ازاین رو منابع معتبر دسته اول و دسته دوم مرتبط با این حوزه ذکر گردیده است اطلاعات سیاستگذاری اموزش عالی دوره جمهوری اسلامی ازسال 1357تا 1390 را دربرمیگیرد

Keywords:

سیاستگذاری آموزش عالی , دوره پهلوی , دوره جمهوری اسلامی , کنترل اجتماعی , جنبشهای اجتماعی معاصر , جامعه درحال گذار