تأثیر بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری بر عملکرد شرکت های الکترونیکی مستقر در شهر تهران

تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری بر عملکرد شرکت های الکترونیکی مستقر در شهر تهران انجام گردیده است. با توجه به هدف، سؤالات، فرضیه ها و جامعه آماری، مدل مورد نظر از می باشد، برای « بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری » که بر مبنای سه متغیر کلیدی « هالت و هارلی» نگاه سنجش میزان تأثیر بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری بر عملکرد شرکت های الکترونیکی انتخاب گردیده است.تا اوایل سال 8811 ، تعداد 891 شرکت الکترونیکی مستقر در شهر تهران (البته شرکت های الکترونیکی که حداقل 3 سال از سابقه فعالیت آنها گذشته باشد) قرار گرفته اند که در هر شرکت، برای جمع آوری اطلاعات یا شخص مدیرعامل پاسخگوی سؤالات بود یا یکی از سطوح مدیریت که می توانست به سؤالات پاسخ بدهد. در واقع جمع آوری اطلاعات از مدیران ارشد شرکت های الکترونیکی به صورت سؤال که در قالب پرسشنامه طراحی شده بود، صورت گرفت. پرسشنامه نیز بصورت طیف لیکرت در 5 بخش 8= خیلی کم، 2= کم، 8= متوسط، 4= زیاد و 5= خیلی زیاد بود که 44 سؤال، سه متغیر تحقیق یعنی بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری را مورد ارزیابی قرار می داد. نتایج حاصل از این تحقیق که با استفاده از روش «مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل» بر روی فرضیه های تحقیق انجام شد، اینطور است که میزان تأثیر بازارگرایی، گرایش به یادگیری و ابتکار و نوآوری بر عملکرد شرکت های الکترونیکی مستقر در شهر تهران بالا و قابل قبول است و همه متغیرها نسبت به هم (بازارگرایی با گرایش به یادگیری، گرایش به یادگیری با ابتکار و نوآوری و بازارگرایی با ابتکار و نوآوری) ارتباط مثبتی دارند. در ادامه پیشنهادهایی به شرکت های الکترونیکی بر اساس سه متغیر اصلی در تحقیق ارائه گردید

Keywords:

بازارگرایی , گرایش به یادگیری , ابتکار و نوآوری , عملکرد , شرکت های الکترونیکی