طراحی ساختمان ها در برابر زلزله، از دغدغه های اصلی نویسندگان آیین نامه های سازه ای و طراحان سازه ها می باشد. برای مدت زمان طولانی،روش مرسوم در طراحی لرزه ای ساختمان ها، افزایش سختی، مقاومت، و شکل پذیری سازه ها بوده است. این نگرش عمدتاً باعث می شود کهابعاد اعضای سازه ای و مصرف مصالح مورد نیاز افزایش یابد که خود منجر به افزایش هزینه ساختمان ها می گردد. در دهه های اخیر، محققینبرای کاهش یا بهبود پاسخ ساختمان ها در برابر بارهای لرزه ای، با ترکیب مهندسی کنترل و مهندسی سازه، راه های جدیدی گشوده اند. از جملهاین روش ها، بکارگیری ایده قدیمی جداسازی پایه ساختمان ها است. جداگرهای پایه، نمونه ای از سیستم های کنترل غیرفعال می باشند که باافزایش دوره تناوب اصلی ساختمان، موجب کاهش ارتعاشات وارده به سازه فوقانی می گردند. آنها از حیث نوع رفتاری که دارند به دو گروهجداگرهای خطی وغیرخطی تقسیم می شوند. تمرکز این پژوهش به جداگرهای غیرخطی معطوف گردیده است و نیروی غیرخطی آنها را بررسیمی کند. تأثیر حضور این نیروی غیرخطی در جداگر بر پارامترهای مهم سازه ای همانند تغییرمکان پایه، دریفت میان طبقه و شتاب های سازه ایدر مقایسه با جداگرهای خطی نشان داده خواهد شد. برای این منظور، از یک ساختمان سه بعدی معیار به عنوان آزمایشگاه مجازی استفاده شدهاست و از زلزله های متفاوتی به عنوان تحریک خارجی بکار رفته است. در انتها، هر یک از جداگرها با ضوابط موجود در نشریه 523، ارزیابیشده و مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.