شهرها در گذشته از قابلیت
پیاده مداری بالایی برخوردار بوده و
پیاده روی به عنوان اصلی ترین الگوی جابجایی مردم در داخل کانون های زیستی به دلیل کم هزینه بودن یا در دسترس بودن آسان برای کلیه اقشار جامعه به شمار می رفت که به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل نقش غالب اتومبیل محور بودن خیابان ها بر نقش انسان محور بودن آن در اکثر شهرها پیش گرفته و موضوع عابر
پیاده به فراموشی سپرده شد. به دنبال آلودگی هوای شهرها، سروصدا و شلوغی و ازدحام حاصل از تردد بیش از اندازه وسایل نقلیه موتوری سیاست کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و کاهش سوخت فسیلی، رویکرد برنامه ریزی شهری در چند دهه اخیر در جهت احیاء مقوله امکان افزایش قابلیت
پیاده مداری در شهرها و ایجاد توازن و افزایش سهم پیادگان در بسیاری از شهرهای مدرن شکل گرفت.در ادامه این مسائل مطرح شده مهم ترین مسئله این است که همراه با تامین دسترسی راحت و کارا از طریق خودرو دست یابی به پارکینگ با وضوح کامل، برای عابران
پیاده اولویت و حق تقدم قائل شد تا آنها تشویق به
پیاده روی شوند و به خیابان ها زندگی بخشند. اگر خیابان ها می خواهند بیشتر به عنوان عامل پیوند عمل نمایند تا جدائی، باید
پیاده روهایی را با عرض کافی و نیز با امکانات وتسهیلات مورد نیاز با توجه به محور برای بهبود تجربه عابران
پیاده در خود تامین نمایند. در بعضی ازاین محور ها لزوم
پیاده محور بودن هرچه بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد باتوجه به حجم تردد افراد درآن ها