ریشه های فکری و زمینه های رشد اندیشه امانیسم رنسانس درشمال ایتالیا ونتایج آن درشکل گیری اندیشه فلسفی دکارت و غرب معاصر

بی تردید دوره شکل گیری نهضت رنسانس یعنی قرنهای چهاردهم تاشانزدهم راباید نه یک دوره تحول مستقل که دوره انتقال درخشانی دانست که حدفاصل و محور تغییر مسیرغرب ازقرون تاریک میانی به عصرروشن حاضر است دراین دوره نردبانی که درسده های میانی نزدیک به هزارسال رو به اسمان بود معکوس شد و برزمین گذاشته شد رنسانس مظهرجدی ترین تلاش بشر برای تفسیر جهان براساس معیار انسان محوری امانیسم به جای خدامحوری بود اندیشه امانیستی رنسانس دراثرزمینه های مساعد شکل گرفته درشمال ایتالیا و حمایت خاندان مدیچی متولد شد رشد کرد و وارد حوزه های اندیشه های نظری و تفکرات فلسفی بزرگان اروپایی زیادی چون رنه دکارت گردید شناخت این دوره تحول و نتایج آن درفلسفه دکارت که تاثیرگذارترین چهره شکل دهنده تمدن دوران جدید می باشد برای هرانسانی که دراین عصرزندگی می کند و بی شک متاثر ازاین عصر می باشد ارزش حیاتی دارد درنوشتار حاضر باروش مطالعه اسنادی به بررسی این سیرتحول پرداخته شده است و اثاراندیشه امانیستی رنسانس درشکل گیری ویژگیهای فلسفه معاصر غرب درراستای اندیشه ها و اثار دکارت مورد بررسی قرارگرفته است

Keywords:

رنسانس , امانیسم , مدیچی , شمال ایتالیا , آلبرتی , دکارت , فلسفه غرب