در چند سال اخیر که مبحثHSE به طور جدی مدنظر قرار گرفته و در تمامی قراردادها و استانداردهای بین المللی لازم الاجرا می باشد، سعی بر آن می شود که هر سازمان به طور صحیح مواردHSE را اجرا کند. نکته شایان ذکر در این مورد ارزیابی پروژه های
HSE در سازمان های مخنتلف می باشد به طوریکه هر سازمان بتواند در زمینه اجرا و بهبودHSE
خود را با دیگر
سازمان ها و به ویژه با بهترین ها مقایسه کند و جایگاه خود را در این میان پیدا کند. در بین روشهای ارزیابی که در سازمان ها انجام می شود مدلEFQM به عنوان سرآمد این مدل ها می باشد
که چند سالی است در کشور ما به اجرا در آمده است.
مدل های تعالی سازمانی یا سرآمدی کسب و کار، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستم ها در سازمان های مختلف به کار گرفته می شود. با به کارگیری این مدل ها، ضمن اینکه یک سازمان می تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد، می تواند عملکرد خود را با سایر سازمان ها به ویژه با بهترین آنها نیز مقایسه کند.
مدل
EFQM از سال 1382در ایران با نام جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی مورد توجه بسیاری از شرکت ها قرار گرفت و به عنوان معیار و مدلی برای ارزیابی شرکت ها و امتیازدهی به آنها و رتبه بندی مورد استقبال عمومی شرکت ها قرار گرفته است.
با توجه به فراگیر شدن این مدل و اجرای آن در اکثر شرکت ها و سازمان ها، نقش
HSE در معیارها
و زیرمعیارهای این مدل کاربردی تر می شود.لذا معیارهایHSE را در قالب مدل
EFQM
بررسی و تعریف می کنیم.
مدل های سرآمدی سازمانی، به ویژه مدل
EFQM طی چند سال به کارگیری آن در بنگاه های
ایرانی، چارچوب مشخصی برای الگوبرداری و بهینه کاوی ایجاد کرده است.یکی از مواردیکه مدلEFQM
را از دیگر مدل ها متمایز کرده است اشاره به مسئله جامعه بصورت
یک بند جداگانه می باشد که این کار در مدل دمینگ و اکثر مدل ها شکل نگرفته است. در این بندیکی از کلیدی ترین نقش ها راHSE ایفا می کند که به تفضیل بیان شده است.