در گذر از خیابان های شهرمان و نگاه به ساختمان های اطراف، با کمی دقت به سادگی می شود رشد و توسعه ناهماهنگ عناصر کالبدی، چهره خاکستری و طبیعت بی جان را مشاهده و پی برد که هیچ توجه خاصی به کاربرد
رنگ ها نشده است. در حالیکه
رنگ عنصر مهم و پایه ای، جهت حفظ هویت، حس مکان و ساماندهی محیط بوده و نتیجه نادیده گرفتن آن، اغتشاش، یکنواختی و ناخوانایی محیط شهری می باشد. این در حالیست که مطالعه سابقه تاریخی معماری گواهی به کاربرد استادانه
رنگ در حیطه هنر و معماری گذشته، و نشان از تفکر والا، توانایی و ظرافتشان در درک قابلیت های
رنگ ها در عرصه های مختلف می باشد. یافته های جدید نیز، فضاهای جدید و کیفیت های بصری و روانی حاصل از
رنگ را عنصری تأثیرگذار، به جسم و روح انسان می شناسند. رنگها در گذشته ی هنر و معماری ما حضوری بسیار فعال داشته، و همچنین شناخت کافی نسبت به قابلیت ها ونحوه ی بکاربردن آنها جهت هرچه غنی تر ساختن هنر و معماری نیز وجود داشته است. این پژوهش با استناد با این موارد و با توجه به جایگاه ویزه
رنگ در افزایش کیفیت شاخصه های مؤثر بر ارتفا کیفی عرصه های شهری و فضاهای معماری با بررسی مبانی پایه ای کاربرد رنگ، تأثیرات ادراکی روانی
رنگ بر انسان، عملکرد زیباشناختی رنگ، متدهای کاربرد
رنگ در
ایران و اروپا و چایگاه
رنگ در نظام معماری و اروپا و ...، که قادر است داده های ارزشمندی را جهت ساماندهی و بهسازی معامری سیما و منظر شهری و فضاهای شهری ارائه نماید.