پیش بینی تفکر کل گرای سازمانی مبتنی بر حمایت های ادراک شده ی جو آموزشی

Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 580

This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_AMIN-1-3_002

تاریخ نمایه سازی: 15 شهریور 1395

Abstract:

این پژوهش با هدف بررسی نقش جو آموزشی در بسترسازی تفکر کل گرا در سازمان ها به اجرا در آمد. جوآموزشی به ادراک افراد از حمایتی که از سوی مدیر، شغلو سازمان، برای آموزش رسمی و غیررسمی وفعالیت های پیشبردی می باشد اشاره دارد که با توجه بهچهارچوب های نظری پیرامون آن می تواند در ایجادتفکر سیستمی در یک سازمان و نهادینه شدن آن درسیستم های مختلف سازمانی، موثر باشد. به همین منظوراز جامعه ی آماری یک شرکت صنعتی در اصفهان مشتملبر 445 نفر، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفیبرای پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شدند که 207 نفرپرسشنامه ها را بازگرداندند(نرخ بازگشت= 84 درصد) و203 پرسشنامه قابل استفاده بود. ابزار های مورد استفادهدر این پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسشنامه ی جوآموزشی تریسی و توس( 2005 )، که ادراک افراد از جوآموزشی را اندازه می گیرد و دارای سه زیر مقیاسحمایت مدیریتی، حمایت شغلی و حمایت سازمانی ازآموزش می باشد- 2- مقیاس تفکر سیستمی نیفه( 2001)،که یکی از زیر مقیاس های پرسشنامه ی ارزیابی یادگیریسازمانی نیفه( 2001 ) می باشد و توانایی سازمان برایایجاد تفکر سیستمی را اندازه میگیرد. داده ها با استفادهاز ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام بهگام مورد بررسی قرارگرفتند که نتایج حاصل حاکی از آنبود که هر سه مولفه ی جو آموزشی با تفکر سیستمیارتباط دارند (p<0/05). تحلیل رگرسیون گام به گام نشانداد که حمایت مدیریتی و شغلی توانایی پیش بینی ایجاد تفکر سازمانی را دارند و می توانند 0/182 از واریانستفکر سیستمی را تبیین کنند. با توجه به نتایج به دستآمده، به نظر می رسد ایجاد جو حمایتی آموزش بهخصوص حمایت مدیریتی و شغلی ادراک شده ازآموزش توسط کارکنان، می تواند در پیش بینی تفکر کلگرا در سازمان نقش مهمی را ایفا کند. لذا پیشنهاد میگردد به منظور افزایش پیشروی یک سازمان به سویتفکر سیستمی، مدیران در ارائه ی نشانه های حمایتی ازیادگیری و کسب دانش و مهارت های مرتبط با وظایفکاری و تشویق نوآوری در فرآیندهای سازمانی تلاشکنند و نیز در طراحی مشاغل متفاوت یک سازمان،انعطاف پذیری لازم برای یادگیری مستمر در شغل فراهمشده و نیازمندی های شغل بتواند نقش انگیزاننده را درافراد برای یادگیری ایفا کند تا از این رهگذر افراد به یکدید جامع تر نسبت به شغل خود در فرآیندهای سازمانبرسند که علاوه بر افزایش کارآمدی سازمانی، باعث میشود افراد با درک گشتالت کاری خود به جنبه هایمختلف شغل خود و نحوه ی ارتباط آن ها با یکدیگرتوجه کنند؛ مسئله ای که شالوده ی تفکر سیستمی راتشکیل می دهد.

Authors

امین برازنده

دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه اصفهان

سیدمیثم دیباجی

دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه اصفهان