رابطه فرهنگ سازمانی و متدهای هوشمند

سازمانها,امروزه با افزایش سرعت,شدت و عمق در شرایط داخلی و خارجی مواجه هستند.متناسب نمودن اهداف سازمان,دیدگاه کارکنان,نگرش مدیران,استراتژیها,فعالیتها و ... از مهم ترین وظایف مدیر ارشد می باشد.بی شک رعایت مراحل و گام های تغییر و نیز آماده سازی فضای داخلی سازمان و اندیشه کارکنان جهت این مهم,کاهش تعارضات درون سازمانی,کاهش هزینه ها و سرعت متناسب را در مواجه با تغییرات به دنبال خواهد داشت.در این میان آگاهی از آموزش های مناسب و متناسب و ضروری و اجرای آنها نقش بسیار مهمی در تحقق این وظیفه دارد.بدین ترتیب,تغییر و تحول در هر سازمانی لازمه بقای آن سازمان بوده و هر سازمان نیازمند ایده های نو و روش های نوین مدیریتی برای تحول است.هوش تجاری به فرآیند تبدیل داده های خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی اطلاق می گردد که به تصمیم گیرندگان سازمان کمک می کند تا تصمیمات خود را سریع تر و بهتر گرفته و بر اساس اطلاعات صحیح عمل نمایند.در این نوشتار با مطالعه تئوریکی تجربی سیستم هوش جاری و فرهنگ سازمانی این نتایج به دست آمد که تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از اطلاعات با دقت و سرعت بالا,پشتیبانی تصمیم گیری در همه سطوح مدیریتی موجب مزیتهای مشترکی از قبیل 1-کاهش هزینه ها2-افزایش درآمد3- افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان و 4-بهبود ارتباطات سازمان می شود.