نگرشی بر رابطه ادبیات و سینما با رویکرد به نظریه های فیلم و ادبیات

سینما که در ابتدا و در سدهی اخیر به عنوان یک فن پا به عرصهی وجود نهاد، توانست با وام گرفتن از برخی خصوصیات ادبیات، از قبیل صنایع ادبی و ادبیات نمایشی و داستانی، به سرعت خود را به ادبیاتنزدیک کند و موقعیت خود را از فن و صنعت به جایگاه هنری ارتقاء دهد. این پژوهش که به روش تحقیق کتابخانهای و مبتنی بر تحلیل محتوا صورت گرفته بر آنست تا با بررسی رابطهی ادبیات و سینما ومبانی ارتباطی مشترک آنها، با توجه به دیدگاههای صاحب نظران این دو حوزه، رابطه و تأثیر و تأثر آنها نسبت به همدیگر را بیشتر نشان دهد. بررسی ها نشان داد که مطالعه و تحلیل هدفمند نظریه هایادبیات و سینما تأثیر عمیق و روشنگرانهای بر شناخت مؤلفه های اشتراکی آنها دارد و در مناسبت سینما و ادبیات توجه به بعد روایی متن ادبی و نیز توجه به مؤلفهی طرح داستانی ر رمان و نمایشنامه به عنوان فصل مشترک آنها اهمیت زیادی پیدا میکند. همچنین این بررسی نشان داد که مقوله های اقتباس، داستان، روایت، گفتگو و طنز از جمله وجوه اشتراکی بین ادبیات و سینما محسوب میشوند ومشخص گردید که این دو مؤلفه تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند و اگر سینما رشد و بالندگی خود را تاحدودی مدیون ادبیات میداند، متقابلاً ادبیات نیز امروزه حدقل از برخی جنبهها از قبیل ساختار روایی و داستانی متأثر از هنر سینماست.

Keywords:

ادبیات , سینما , رابطه ادبیات و سینما