در ایران معماری
موزه همچنان معطوف و متعهد به نمایش شیء باقی مانده است و این بیش از هر چیز بدان معناست که تعریف ما از
موزه در گذر زمان تغییر محسوسی نکرده است. اما این نگاه در جهان امروز تغییر یافته و فرآیند دیدن در
موزه مدرن، فرآیندی انفعالی نیست. اغلب ما با شندین نام
موزه بنایی شکوهمند و مجلل را به یاد می آوریم که بقایای تمدن بشر را در خود جای داده است و با زیبایی خیره کننده اش احساس توأمان غرئر و حقارت را در ما بر می انگیزد. اما اگر در
موزه های مدرن جهان حضور مجازی یا فیزیکی یافته باشید، قطعاً با صحنه هایی کاملاً متفاوت مواجه شده اید که قرابت چندانی با تصویر ذهنی تان نداشته اید. معماری هر
موزه کارآمدترین و خاموش ترین منبع اطلاعاتی آن به شمار می رود. مخاطب
موزه پاسخ بسیاری از سوالات خود را از فرم و ساختار یک
موزه می گیرد. معماری
موزه از بدو پیدایش تا امروز دستخوش دگرگونی های بسیاری شده است؛ دگرگونی هایی که ریشه در تغییر دیدگاه بشر نسبت به
موزه ها داشته اند. معماری
موزه های کلاسیک ، معطوف به نمایش شیء به عنوان مظهر قدرت بود. ارتباط شیء با قدرت، نخست به رابطه آن با دانش و سپس به رابطه اش با تمدن بر می گردد. حضو یک شیء در
موزه به آن معناست که آن شیء از اصالت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده است. کشف این اصالت؛ مستلزم دانش و آگاهی گرد آورنده، نسبت به ارزش های تاریخی و فرهنگی شیء است و دانش و آگاهی، عامل قدرت. پس مجموعه دار اشیاء تارخی ( بجز گنجینه ای مادی ) صاحب گنجینه ای معنوی نیز هست که او را از دیگران متمایز می کند. از سوی دیگر شیء، حامل
هویت تاریخی و فرهنگی یک تمدن است.