معماری و
موسیقی دو عرصهی هنری اند که دارای فاکتورهای مشترک و تاثیر گذار بر همدیگر هستند. غالبا
موسیقی در بعد زمان معنادارمیشود و
معماری در بعد مکان . اما نظام هندسی مشترک که در هر دو هنر وجود دارد ناخودآگاه آدمی را به سوی پدیده ای هم سان وهمانند هدایت می کند، و او را وا میدارد که به دنبال وجوه مشترکی در آن ها باشد. جستجوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهاییاست که میتواند تأثیرپذیری هنرها از یکدیگر را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای را سبب شود. هدف از این پژوهش بررسی فاکتورهای
موسیقی و
معماری و دریافت فصل مشترک و وجه تشابهات آن دو می باشد. چنانکه به بررسی
معماری و مفهوم آن ،موسیقی و مفهوم آن،عوامل مشترک بین این دو و نحوه تأثیر گذاری آنها بر یکدیگر پرداخته شده است. و به پاسخ سوالاتی چون: آیا
معماری و
موسیقی به عنواندو رشته هنری بر هم تأثیر گذارند؟ وجه تشابه
معماری و
موسیقی مؤکد بر چه ا لمان هایی است؟ارتباط
موسیقی با
معماری از چه راهی است؟اشاره دارد. این واسطه
فضا است. فضای زندگی، فضای هندسی، فضای اندیشه و خیال، فضای کالبدی، فضای موسیقی، فضای
معماری و …
فضا به عنوان عامل پیوند
معماری و
موسیقی و نیز فصل مشترکی که اصول و مفاهیم از آن نشأت می گیرد بررسی میشود. سپس ایناصول و مفاهیم که همان ابزارهای سازماندهی اثر هنری در عرصه تبدیل این هنرها به یکدیگرهستند معرفی میگردند.و مروری گذرا بر شرح عالم اصوات و جایگاه آن در هنر اسلامی انجام میپذیرد. این پژوهش بر مبنای مطالعات کتابخانهای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. نتایج پزوهش نیز نشان ازآن دارد که هنرهای سمعی-بصری در اسلام به بیان صفات جمالی الهی می پردازند. بدین ترتیب میتوان گفت که گرچه
معماری و
موسیقی در دو عرصه متفاوت هنری قرار دارند و بعد خاصی از احساس و ادراک انسانی را مورد توجه و تأکید قرار میدهند اما قواعد و اصول خاصی بر آنها حاکم است که در هر دو وجود دارند و میتوانند به عنوان ابزارهایی در دست هنرمند حین آفرینش اثر هنری برای بیان و انتقال احساس و درک مشابه به کار روند.