ارزیابی کاربرد شاخصهای بیکر(CPI )و (NWS(WTCدربررسی اثرات زیست محیطی سوزباد- نمونه موردی شهرکرد abstract
پدیده سوز باد از جمله پارامترهای اقلیمی زمستانه است که مستقیما در میزان آسایش حرارتی انسان تاثیر گذار است . در مجموع عوامل اقلیمی بسیاری درتامین ویا خلل در آسایش انسانی دخیل هستند که بسته به موقعیت های جغرافیای میزان استیلای برخی از عناصر در فصول مختلف ونقش آفرینی آنها متفاوت خواهد بود. عوامل اقلیمی از عوامل خارجی موثر در آسایش انسان محسوب می گردند وعوامل داخلی مربوط به فیزیولوژیکی ویا ژنتیکی وحتی عوامل روانی نیز هستندکه در تاثیر پذیری ونهایتا آسایش حرارتی انسان دخیل هستند.از طرفی
آسایش اقلیمی مفهومی عام وآسایش حرارتی مفهومی خاص است . در اینجا ماپیرامون
پدیده سوزباد که از مفاهیم خاص آسایش حرارتی در فصول سرد است مبادرت به ارزیابی دو شاخص بیکر (CPI(و شاخص (WTS(یا(NWS(می کنیم تا اساسا مشخص نماییم کارایی این فرمول ها برای تحلیلهای اقلیمی موثر است یا خیر.در مجموع مشخص گردید شاخص بیکر (CPI(وفرمول آن تنها در صورت وجود باد می تواند شاخص مناسبی ارائه دهد و در شرایط باد آرام یا صفر به هیچ وجه پاسخ و حاصلی که مبین شاخص صحیحی بویژه برای سوز باد در فصل زمستان باشد را ارائه نمی دهد. در مورد روش (WTS (یا(NWS (نیزاگرما بخواهیم با بهره گیری از این فرمول مبادرت به تحلیل اقلیمی وبلند مدت نماییم، وقتی که با اطلاعات موجود سرعت بادهای ثبت شده ونیز دماهای حداقل وحداکثر عمل نماییم آنها صرفا نماینده همان ساعت قرائت دما ها وبادها هستند،از طرفی نه شیوه متوسط گیری ونه شیوه فراوانی های وقوع پاسخگو نیست و اصولا خطا آمیز وبه دور از واقعیت است.نتیجه ای که از این بحث می توان گرفت اینست که نقص این روش ها در این است که در ارائه امکان تحلیل شرایط اقلیمی بلند مدت ما را یاری نمی دهد واجازه تحلیلهای اقلیمی بلند مدت را از ما سلب می نماید زیرا اساسا این شاخصها وفرمول ها برای این منظور خلق نشده است بلکه برای محاسبه سوزباد در لحظه وقوع شرایط دمایی وسرعت لحظه ای باد و نهایتا محاسبه سوزباد لحظه ای جوابگوست.بنابراینجغرفیدانانواقلیم شناسان برای محاسبه میزان حاکمیت و میزان وقوع سوزباد ها در دوره های بلند مدت زمانی در یک منطقه باید بدنبال روشهای دیگری باشندکه بتوان آنرا به عنوان نماینده مناسبی برای محاسبه سوزباد تلقی نمود .